شاه در ماههای قبل از سقوط خود گفته بود کشورش در بیست و پنج سال آینده نیروی پنجم در جهان خواهد شد. و جمعیت ایران به ?? میلیون میرسد، و سطح درآمد یک ایرانی با درآمد یک اروپائی برابر خواهد شد
.سپس شاه اظهار امیدواری کرد که حکومتش تا ?? سال آینده ادامه یابد پس از آن حکومت را به ولیعهد سپرده و کنارهگیری خواهد کرد
.اخبار الیوم» مصطفی امین، روزنامهنگار مصری، طی مطلبی که در سال???? منتشر شد
نوشته است: یکسالی از این سخنان نگذشت که تخت طاووسی به لرزه درآمد و عمر سلطنت او نه با سنوات که با ساعات شمرده میشد
.به طور خلاصه میتوان گفت: خطاهای دهگانه بزرگی که شاه مرتکب شد، پایههای حکومت و سلطنت او را لرزانیده و اورا به سقوط حتمی نزدیک گردانیده است
.
اولین اشتباه
اولین اشتباه او این بود که میلیاردها دلار را صرف خرید اسلحه گران و سنگین کرد،به دلیل آنکه معتقد بود نیروهای نظامی ایران برای دفاع از اراضی و ثروت داخلی ضروری است، در حالی که تنها راه متوقف ساختن مسابقه بدست آوردن اسلحه جدید،خلع سلاح جهانی است، و چون شاه به خلع سلاح جهانی امیدی نداشت به ساختن بزرگترین ناوگان دریائی و
تجهیزات هوائی و آمادهسازی ارتش در منطقه خاورمیانه پرداخت
.لکن این اسلحههای مدرن در متفرق ساختن تظاهراتهای مردم ایران به کار نیامد و توپخانههای سنگین ارتش شاه نتوانست فریادهای خشمگین مردم بیسلاح را ساکت و خاموش سازد، در حالی که اگر شاه نیمی از این پولهای فراوان را در راه رفاه عمومی مردم صرف میکرد،چنین شکاف و پرتگاهی بین او و ایرانی عادی بوجود نمیآمد
.شاه میخواست با این نیروی نظامی خیره کننده، مترسکی برای کشورهای کوچک و همجوار خود باشد، ولی آنها از او نهراسیدند، و گفتهاند گاهی اوقات به فکر ضمیمه ساختن برخی از آنها به کشورش بود، ولی نتوانست
.شاه با این بودجه نظامی هنگفت میتوانست اگر کشورش در اشغال ارتش بیگانه قرار میگرفت، آن را نجات بخشیده و آزاد سازد
.در چنین وضعی هر ایرانی آماده بود که یک نیمه لقمهای نان بخورد و نیمه باقی را به خرید اسلحه اختصاص دهد تا کشورش از اشغال اجنبی خارج گردد. لکن مردم قهرمان ایران قبول نکردند که خود را محتاج به نیمهنانی کنند، تا نظامی پدید آید که مبتذلتر و جنایتکارتر از آن در تاریخ دیده نشده است
.
دومین اشتباه
دومین اشتباه شاه این بود که به فریب مردم و ملتش پرداخت ،یعنی وعده میداد ولی عمل نمیکرد. همیشه سخن از آزادی و انتخابات آزاد میگفت، ولی خبری از صحت آن نبود. پیوسته در کنار شاهمردان کوچکی بودند که دست او را میبوسیدند، و او از مردمان آزاداندیش و بزرگی که سر در
برابرش میافراشتند و واقعیت را به او میگفتند، دوری میجست
.روز یازدهم اگوست سال گذشته، شاه در یک کنفرانس مطبوعاتی در برابر روزنامهنگاران و خبرنگاران اعلان داشت: او کوشش میکند تا دموکراسی حقیقی را در کشورش پیاده کند، و اضافه نمود، به مخالفین حکومت فرصت و آزادی عمل میدهد، تادر یک فضای باز، فعالیت کنند و انتخابات آزاد را به زودی عملی میسازد. در آن روز،همه روزنامههای جهان از این پیشنهادها استقبال کردند. ولی چیزی نگذشت که شاه از حرفش بازگشت. نه آزادی و نه دموکراسی و نه آزادی مطبوعات و نه انتخابات آزاد
...قبل از آن هم، شاه چنین وعده و وعیدهائی میداد و سپس زیر آن میزد! دموکراسی و آزادی میداد، ولی پس از چندی نصف آن را میگرفت. آزادی زندانیان سیاسی را عنوان میکرد و صدنفری را آزاد میکرد ولی در زندانها و بازداشتگاهها هزاران هزار نفر را همچنان باقی میگذارد
.در روزهای اخیر که شاه وعده داد که فقط یک پادشاه اسمی باقی خواهد ماند و از باقی قدرتش چشم خواهد پوشید، اغلب ملت ایران حرف او را باور نکرده و اصرار نمودند که شاه باید قبل از هر چیز از ایران خارج گردد
.
سومین اشتباه
سومین اشتباه او این بودکه به اصلاحات بزرگ و ساختن بناهای بزرگ و کارخانههای مختلف دست میزد ، ولی او ایرانی را فراموش کرد. او تلاش کرد روی سر هر فرد ایرانی کلاه اشرافی گذارد و شلوار خارجی به پایش کند ولی او را از آزادی که اشراف و بیگانگان برخوردارند، محروم ساخت در ایران خاصه در خیابانهای تهران، اتومبیلهای آخرین سیستم موج میزد، لکن نظام حکومتی ایران از سیستم حکومتهای قرون وسطائی برخوردار بود. در وزارت کشور ایران دهها مغز الکترونیکی جدید مشغول به کار بود که در کنار آن صدها تازیانه و چوبهدار دیده میشد... هتلهای بینظیری که در اروپا هم ساخته نشده، در ایران به چشم میخورد،و در کنار آن بازداشتگاهها و سیاهچالهائی بنا نهاده شد که در عالم نظیر آنها دیده نمیشود
.اولین شرط حکومتهای جدید، برخورداری مردم از حقوق انسانی و همگانی است، در این صورت اگر دهها رادیو با دهها زبان خارجی در ایران برنامه پخش کنند. ولی فرد ایرانی این زبانها را نداند فائدهاش چیست؟ اگر فرد ایرانی در کشورش دانشگاههائی بزرگتر از دانشگاههای آکسفورد و هاروارد داشته باشد ولی نتواند از آزادی کلام برخوردار باشد چه فایدهای دارد، اگر در ایران بزرگترین قصرهای مجلل و تاریخی ساخته شود، ولی فرد ایرانی نتواند داخل آنها شود فائدهاش چیست؟ بیتردید در این صورت فرد ایرانی به سهولت داخل بازداشتگاهها و زندانها خواهد شد
!
چهارمین اشتباه
اشتباه چهارم شاه این بود که او متوجه ظهور و بروز نسل جوان و روشنفکر ملت ایران که در دانشگاههای اروپا و آمریکا درس خوانده و بالاترین درجات علمی را کسب کرده و سالهای سال در فضایی از آزادی و دموکراسی و عدالت زندگی کرده، نشده بود و هنگامی که این گروههای جوان تحصیلکرده، هزار، هزار به کشور خود باز میگشتند، احساس غربت میکردند، هیچ یک از آنها ندیده بود که در امریکا یکی از وزرا دست رئیسجمهور را ببوسد و کسی از آنها به یاد ندارد که کسی در کشور سوئد در برابر پادشاه کشور، سجده نماید. و بالاخره کسی نشنیده که در هیچ کشوری گفته باشند فرمان شاه چون یک فرمان الهی است باید آن را اطاعت کرد و از آن سرپیچی ننمودو گفتگوئی هم درباره آن نکرد
.شاه ایران بایستی متوجه این خلاء و شکاف عمیق که بین او و روشنفکران بوجود آمده است میشد. او به هر کشوری از کشورهای اروپا و امریکا که میرفت هزاران هزار دانشجو در مقابلش به تظاهرات پرداخته و سقوطش را خواستار میشدند، و مأموران پلیس این کشورها کوشش بسیاری به خرج میدادند تا جان شاه را از دست این دانشجویان خشمگین و انتقامجو رها سازند
.لکن اطرافیان شاه و چاپلوسان او را گمراه ساخته و به او میگفتند که اینها کمونیستها هستند و این دانشجویان با این احساس و خشم توفنده به میهن خود بازگشته و فساد دستگاه شاه و نفرت جهان را از این رژیم ننگین بین ملت خود منتشر ساختند
.
پنجمین اشتباه
اشتباه پنجم او این بودکه نفهمید تخت سلطنت زمانی مستقرو ثابت میماند که به قلب مردم و خلق کشور تکیه داشته باشد، چرا که سرانجام مأموران امنیتی متلاشی میشوند و قلعهها فرو میریزد و اسلحه و قدرت از بین میرود، ولی، دوستی مردم قلعه محکمی است که حاکم میتواند در آن از فتنههای زمان و روزگار خود را محافظت کند
.
ششمین اشتباه
شمشین اشتباه شاه این بود که به ایمان اسلامی و فطرت پاک ملت ایران اعتماد نداشت. در فروش نفت به دشمن اسلام و مسلمانان، یعنی اسرائیل پافشاری کرد، حتی در زمانی که کلیه کشورهای عربی و اسلامی از فروش نفت به اسرائیل و کمک کنندگانش خودداری ورزیدند، شاه ایران دست از حمایت اسرائیل برنداشت و در کنفرانس تحریم صدور نفت به اسرائیل که از طرف کشورهای عربی (در زمان ـ جنگ اکتبر ????) تشکیل شده بود، شرکت نکرد و این واکنشهای ضدبشری شاه، تأثیرات عمیق و جانگاهی در اعماق قلب ملت مسلمان ایران باقی گذاشت
.
هفتمین اشتباه
اشتباه هفتم شاه این بود که به پلیس سری خود ( ساواک ) که او را با گزارشهای خود فریفته بودند، تکیه میکرد. این سازمان وانمود کرده بود که مردم در آرامش بسر میبرند و مردم شاه را میخواهند و خطاهای شاه در بین مردم جزو محسنات او دانسته میشود. این سازمان هم چنین وانمود کرده بود که هر صاحب رأی و اندیشهای، دشمن، و هر مکاری، دوست و عزیز است، نتیجه این شد که یک حفره وشکاف عمیق بین شاه و اکثریت قاطع ملت ایران بوجود آمد
.
هشتمین اشتباه
اشتباه هشتم شاه این بود که تمام تصمیماتش را پس از گذشت وقت آن حتی پس از گذشت پنج سال میگرفت و گمان میبرد که این یک کار جدید و نو است که او آغاز کرده است. زندانیان سیاسی را پس از سالهای متمادی که در زندان بودند، پس از کوششهای بسیار که از طرف گروهها و انجمنها و سازمانهای داخلی و خارجی میشد، آزاد میکرد، ولی شاه تصورمیکرد که مردم از او این درخواست را نمودهاند. شعبه سیاسی اداره امنیت و جاسوسی را لغو کرد، در حالی که سالیان سال و مدتها قبل مردم خواستار لغو آن بودند
.
نهمین اشتباه
نهمین اشتباه وی این بود که او گمان نمیبرد که دنیا تغییر کرده است، و ملتها امروز روشنتر و با سوادتر از مردمان دورههای پیش هستند و چیزهائی بیشتر و بهتر از پیشینیان خود دیده و میشنوند، کارها و اعمالی که مختص پلیسهای سری است در دهه آخر سالهای ???? به بعد در همه کشورها منسوخ شده بود و در اوایل دهه ?? هیچ کشوری آن را نمیپذیرفت، شاه دستور الغاء آن را در اواخر دهه هفتاد صادر مینمود
.
و بلاخره دهمین اشتباه
اشتباه دهم شاه این بود که او از انقلاب و واژگونی رژیم، در افغانستان درس عبرت نگرفت و از سقوط دیکتاتوری امیر محمد داوخان و کلیه دستگاههای امنیتی و سریاش پند نپذیرفت و از آنچه در امپراطوری سیاه حبشه به وقوع پیوست، درس نیاموخت، بلکه به لجاجت و گستاخی، و جنایات خود علیه ملت ایران ادامه داد
.مصطفی امین در پایان مقاله اضافه میکند: ما معتقدیم که باید در ایران،یک حکومت بیطرف روی کار آید نه به چپ و نه به راست تکیه کند و نه به غرب و نه به شرق اتکاء داشته باشد، در راه مصالح مردم خویش به جلو رود،تا این نهضت و انقلاب درخشان با وحدت و یگانگی مردم قدرتمند ایران در سایه دموکراسی و آزادی به پیروزی و موفقیت برسد
.
نظرات شما: نظر
وقتی از برهنه کردن یک مامور ناجا توسط اغتشاشگران مطّلع شدم پیش خودم گفتم واقعا میر حسین موسوی از این رفتارهای شنیع و حرمت شکنی ها اطلاعی ندارد که حرمت شکنان روز عاشورا را مردمی خدا جو معرفی میکند؟!
دلم خون میشود وقتی می بینم این خواص فریب خورده اعمال زشت طرفدارانشان را نادیده می گیرند، محکوم نمیکنند و خود را از آن جدا نمیکنند.
چرا؟؟؟؟!!!!!
آیا از کتک زدن یک روحانی بی گناه در اتوبوس جلوی چشم فرزند کوچکش خبر ندارند؟! آیا از کتک خوردن عزاداران حسینی خبر ندارند؟! آیا از سنگباران شدن نمازگزاران ظهر عاشورا توسط اغتشاشگران خبر ندارند؟!
مگر میشود از این مسائل بی خبر باشند؟! پس چرا به جای محکوم کردنشان راه دیگری انتخاب کرده اند و اصلا به روی مبارکشان نمی آورند که طرفدارانشان چه بر سر این مردم آورده اند؟! چگونه است که جمعیت اندک اغتشاشگر روز عاشورا را مردم ایران می نامند ولی جمعیت میلیونی روز نهم دی را نمی بینند؟! آیا آن جمعیت انبوهی که نهم دی ماه به خیابانها آمدند مردم ایران نیستند؟!
آیا فقط طرفداران اندک باقیمانده شان مردم ایرانند؟!
بخدا قسم یکی از دوستان من که از طرفداران مهندس موسوی بود و در انتخابات به او رای داده بود برای دفاع از ولایت فقیه و کشورش و برای محکوم کردن رفتار اغتشاشگران روز نهم دی به راهپیمایی آمد؛ همین دو هفته قبل به من گفت من در انتخابم اشتباه کردم، الان خدا را شکر میکنم که مهندس موسوی رای نیاورد. چهره ی پلیدش را بعد از انتخابات نمایان کرد.
آقای موسوی! فکر نکن الان سیزده میلیون نفر پشت سرت هستند. خیلی هاشون الان دیگه شما را قبول ندارند.
خواهش میکنم بیدار شوید.
لینک مرتبط :
انتشار فیلم برهنه کردن و کتک زدن مامور ناجا در اینترنت
نظرات شما: نظر
قتل عام 55 غیر نظامی قانا شامل 27 کودک
هشدار : لطفا کودکان و افرادی که ناراحتی قلبی دارند به علت دلخراش بودن ادامه تصاویر از دیدن آن خودداری کنند.
نظرات شما: نظر
اولین برخورد و نگاه به دین ، یک نگاه مصلحت جویانه بود ، که در زمان خلفای اول و دوم و سوم شکل گرفت. عده ای از خواص در آن زمان در لباس دین ، راه باطل را در پیش گرفتند و حق را از امیر المؤمنین به زور گرفتند و عده ای دیگر از خواص ، بنا را بر مصلحت گذاشتند و ترجیح دادند در مقابل این توطئه و فتنه سکوت کنند. بخاطر سکوت این خواص ، امام علی علیه السلام تنها ماند. شاید اگر خواص آن زمان در مقابل آن امر اعلام موضع میکردند و پشت امام علی علیه السلام را خالی نمیکردند حکومت به دست نا اهلان نمی افتاد.
بعد از هزار و چهارصد سال امروز می بینیم که عده ای از خواص عصر ما که زمانی یار امام و انقلاب بودند راه خود را کج کرده اند و به بیراهه میروند. و عده ای دیگر از خواص بجای اینکه در مقابل این قانون شکنی اهل باطل موضع گیری کنند و اعمال توطئه گرانه ی آنها را محکوم کنند ، بنا را بر مصلحت گذاشته و سکوت اختیار کرده اند. چه بسا سکوت این خواص ، آب به آسیاب دشمن ریختن باشد بدون اینکه خودشان متوجه این امر باشند. الان سکوت به بهانه ی مصلحت هیچ معنایی ندارد. اگر خواص جامعه که مردم قبولشان دارند و حرفشان در میان مردم سند است در مقابل این فتنه ها اعلام موضع نکنند و آن را محکوم نکنند اتفاقی خواهد افتاد که فقط دشمن شاد میشود.
دومین برخورد و نگاه به دین ، یک نگاه سودجویانه است. نگاهی که دنیا طلبی و سودجویی ملاک و معیار خواص میشود. برخی خواص به سمتی میروند که پست و مقام و منصبشان را حفظ کنند حال در هر سمت که باشد چه حق و چه باطل. در مقابل فتنه ها سکوت می کنند که مبادا محبوبیت خود را در مقابل عده ای قلیل فتنه گر از دست دهند. در واقع هر دو طرف را دارند که اگر فتنه تحقّق پیدا کرد ضرری به آنها نرسد.
مقام معظم رهبری در سخنان خود در پنجم دی ماه سال 1374 در این باره چنین فرمودند: « وقتی معیارها از دست رفت ، وقتی ارزشها ضعیف شد ، وقتی ظواهر پوک شد ، وقتی دنیا طلبی و مال دوستی بر انسان هایی حاکم شد که عمری را با عظمت گذرانده و سال هایی را بی اعتنا به زخارف دنیا سپری کرده بودند و توانسته بودند آن پرچم عظیم را بلند کنند ، آن وقت در عالم فرهنگ و معارف هم چنین کسی سر رشته دار امور معارف الهی و اسلامی می شود ؛ کسی که تازه مسلمان است و هر چه خودش بفهمد می گوید ؛ نه آنچه که اسلام گفته است ؛ آن وقت بعضی می خواهند حرف او را بر حرف مسلمانان سابقه دار مقدّم کنند!
این مربوط به خواص است. آن وقت عوام هم که دنباله رو خواصند ، وقتی خواص به سمتی رفتند ، دنبال آنها حرکت می کنند. بزرگترین گناه انسانهای ممتاز و برجسته ، اگر انحرافی از آنها سر بزند این است که انحرافشان موجب انحراف بسیاری از مردم می شود. وقتی دیدند سدها شکست ، وقتی دیدند کارها بر خلاف آنچه که زبانها می گویند جریان دارد و برخلاف آنچه که از پیامبر نقل می شود رفتار میگردد انها هم آن طرف حرکت می کنند... »
آری ... قیام امام حسین علیه السلام بخاطر لغزیدن پای خواص اتفاق افتاد. بیشتر کسانی که به امام حسین نامه نوشته بودند و ایشان را به کوفه دعوت کرده بودند، از خواص بودند. ولی چه شد که همین ها یا در مقابل امام حسین علیه السلام ایستادند یا اینکه سکوت اختیار کردند و دم بر نیاوردند و امام زمان خود را تنها گذاشتند؟! مگر آنها مسلمان نبودند؟! مگر نماز نمیخواندند؟! مسجد نمیرفتند؟ روزه نمیگرفتند؟! پس چه شد؟! چه شد که امام حسین علیه السلام را تنها گذاشتند؟! سکوت آنها چه معنایی داشت؟! آیا بخاطر مصلحت سکوت اختیار کردند تا سبط پیامبر اینگونه مظلومانه به شهادت برسد؟!
اگر نگاه ما به دین یک نگاه مصلحت گرایانه و یا حتی سودجویانه باشد ، سرنوشتمان می شود سرنوشت خلافت. همین خواص بودند که امیر المؤمنین علیه السلام را خانه نشین کردند. اگر آن زمان عده ای از خواص بنا را بر مصلحت گذاشتند، چشمهایشان را باز میکردند و تقوا پیشه میکردند و از حق دفاع میکردند ، امام علی علیه السلام هیچ وقت خانه نشین نمیشد.
همین خواص بودند که امام حسین علیه السلام را به قتلگاه فرستادند و در نهایت او را تنها گذاشتند و مقابلش ایستادند. آیا امام حسین علیه السلام نمیتوانست برگردد و بگوید الان به مصلحت نیست که از حق دفاع کنیم ، چون همگی کشته می شویم و فایده ای ندارد؟! آیا خواص از امام زمان خود بهتر تشخیص میدادند؟
امروز نیز آنها که پشت ولی فقیه را خالی کرده اند و در سوراخ های خود خزیده اند و در مقابل این هتک حرمت ها سکوت اختیار کرده اند بدانند که در این فتنه شریک هستند. امروز سکوت به بهانه ی مصلحت فقط و فقط خیانت به اسلام و قرآن و اهل بیت علیهم السلام است و بس.
برخورد و نگاه سوم به دین ، نگاه ارادتمندانه است. نگاهی که از سر وظیفه است. ما باید گوش به فرمان ولی فقیه خود باشیم.
وقتی امام خمینی رحمة الله علیه می فرماید : « پشتیبان ولایت فقیه باشید تا به این مملکت آسیبی نرسد. » منظورش همین نگاه ارادتمندانه است.
این نگاه به این معنا نیست که چشم و گوش بسته باشیم. بلکه باید تقوای الهی را پیشه کنیم و جانب حق را بگیریم. سعی کنیم بین عوام نباشیم و دنباله رو خواصی باشیم که اهل حق هستند. برای شناخت اهل حق باید بصیرت داشت. باید اهل بصیرت بود.
ببینیم آیا می توانیم پیرو کسانی باشیم که تیشه به ریشه ی اسلام می زنند و دل دشمن را شاد میکنند. آیا مردان زن نما می توانند الگوی ما باشند؟ آیا آنهایی که در تاسوعا و عاشورای حسینی حرمت شکنی می کنند می توانند الگوی ما باشند؟ آیا کسانی که با سوت و کف و هلهله حرمت روز عاشورا را میشکند میتواند جانب حق داشته باشد؟! آیا سنگباران کردن نمازگزاران روز عاشورا در راه دفاع از اسلام است؟!
شاید بگویید این افرادی که دست به چنین اعمالی می زنند مشتی اراذل و اوباش هستند و هیچ ارتباطی به برخی خواص ندارد. ولی قدری تأمل کنید و خوب فکر کنید ببینید چه کسانی باعث بوجود آمدن این شرایط شدند؟! چه کسانی زمینه را برای این حرمت شکنی ها فراهم کردند؟! چه کسانی آب به آسیاب دشمن ریختند؟! اگر این خواص با این حرمت شکنی ها همراه نیستند چرا آن را محکوم نمیکنند؟! چرا سکوت کرده اند ؟!
حرمت شکنی علنی روز عاشورا را به همه ی انسانهای آزاده ی جهان تسلیت میگویم . امروز هر کس سکوت کند و به این اقدام بی شرمانه اعتراض نکند فقط به اسلام خیانت کرده است.
نظرات شما: نظر
حجتالاسلام مجتبی ذوالنور جانشین نماینده ولی فقیه در سپاه پاسداران در گفتگو با خبرنگار سیاسی خبرگزاری فارس، درخصوص برخی حرمتشکنیها و اغتشاشات که امروز همزمان با عاشورای حسینی در برخی نقاط تهران صورت گرفت، اظهار داشت: عدهای از این افراد به هیچ چیز معتقد نبوده و از نظام، انقلاب و حتی امام حسین (ع) عقده دارند و از سالیان قبل نیز به مناسبتهای مختلف با زیر سوال بردن این عزاداریها، حتی گریه کردن برای امام حسین(ع) را مسخره میکردند
.ذوالنور با اشاره به برخی افراد مانند عبدالکریم سروش آنها را ایدئولوگ و لیدر اعتقادی این افراد دانست و افزود: کسانی مانند سروش با نوشتن مقالات مختلف، ضمن زیر سوال بردن مبانی و اعتقادات اسلامی، حتی فرهنگ شهید و شهادت را خشونتآفرین ذکر کرده و میگفت عاشورا نتیجه خشونتی است که پیامبر اسلام در جنگ بدر انجام داد.
وی ادامه داد: برخی افراد که از نظام و اسلام عقده دارند نیز با چنین صحبتهایی یک پوشش اعتقادی برای کارهای خود پیدا میکنند.
* بستر حرمت شکنیها توسط برخی خواص فراهم شده است
جانشین نماینده ولی فقیه در سپاه اظهار داشت: در سالهای گذشته این افراد پوشش و چتری نداشتند که در زیر آن قرار بگیرند اما با روشهای مختلف مانند تمسخر عزاداران، ضمن زیر سوال بردن مبانی اعتقادی، دست به رفتاری هنجارشکن و غیرمتعارف میزدند اما امسال این حرکات یک تفاوت عمده پیدا کرده است.
ذوالنور خاطرنشان کرد: آنها تحت پوشش انتخابات و با استفاده از بسترهایی که برخی خواص برای آنها فراهم کردند، تشکل یافته و جان تازهای گرفتند و شاهد بودیم که گروههای مختلف یک نخ تسبیحی برای انسجام پیدا کردند که این نخ همان سران آشوب و فتنه هستند.
وی افزود: در حوادث اخیر از لیبرالهای ملایم گرفته تا نهضت آزادی و جبهه ملی و غربگراهای نرم تا نیروهای چپ تند و افراطی کمونیستی و حتی منافقین و سلطنتطلبها دور هم جمع شدند و به اقدام علیه انقلاب اسلامی پرداختند.
جانشین نماینده ولی فقیه در سپاه ادامه داد: در گذشته اقدامات آنها تحت عنوان دموکراسی و یا انتخابات نبود و مردم نیز نسبت به برخورد آنها متفقالقول بودند و نظام نیز عزم جدی برای آنان داشت اما این اقدامات اخیر در پوشش انتخابات و عقده گشاییهای پس از انتخابات صورت میگیرد.
* سران فتنه شفاف شدن موضعشان را مرگ سیاسی خود میدانند
ذوالنور با بیان اینکه برخی از سران فتنه از جمله موسوی ، کروبی و خاتمی در این جریانات پوشش و چتری برای حمایت از این افراد شدهاند، گفت: هیچ کدام از این افراد هیچ تکذیبه و اعلام برائتی از آنها نشان نمیدهند و در واقع با سکوت خود، حضور یا عدم حضور و انتشار بیانیههای مختلف موجب تداوم این حرکات شدهاند و اعلام میکنند که این حرکت زنده است و پس از انتخابات پایان نیافته و البته معاندین نظام نیز از این بستر استفاده کرده و به عقده گشایی خود علیه انقلاب میپردازند.
وی خاطرنشان کرد: اگر این سران آشوب از این افراد اعلام برائت کنند، نظام تکلیف خود را برای مقابله به آنها میداند اما این سران میدانند که اعلام موضع شفافشان مرگ سیاسی آنها خواهد بود و مخالفین نظام نیز در این صورت هیچ پشتوانهای نخواهند داشت.
جانشین نماینده ولی فقیه در سپاه با بیان اینکه امروز هم سران فتنه و هم آشوبگران یک نقاب واحد بر چهره دارند، اظهار داشت: اما باید بدانیم که این حوادث تداوم نخواهد داشت و مردم بخوبی آنها را میشناسند.
ذوالنور با اشاره به سرمایهگذاری وسیع دولت آمریکا برای حمایت از اغتشاشگران در ایران گفت: اینها برای آنکه نظر دولت آمریکا را به خود جلب کنند مجبور هستند که چنین برنامههایی داشته باشند تا به دنیا بگویند که در هر زمان علیه نظام اسلامی دست به آشوب میزنند.
وی تصریح کرد: آنها با این کار مانند آتش زدن اماکن و تهیه فیلم از آن، اقدام به فراهم کردن خوراک برای رسانههای خارجی میکنند تا نظر مساعد آنها را جلب کنند.
* موسوی در کنار کسی است که خود معزول امام(ره) بود
جانشین نماینده ولی فقیه در سپاه در ادامه با اشاره به برخی اتفاقات در مراسم تشییع آیتالله منتظری گفت: نقطه برجسته هواداران آقای موسوی برای مطرح کردن ایشان در انتخابات، هزینه کردن از امام راحل بود و آنها همواره موسوی را نخست وزیر امام و یکی از وفاداران خط امام معرفی میکردند و در واقع تمام هزینه جا انداختن ایشان در انتخابات از کیسه امام(ره) بود.
ذوالنور ادامه داد: از طرف دیگر بر هیچکس پوشیده نیست که منتظری معزول امام(ره) و کسی بود که خون به دل بنیانگذار انقلاب اسلامی کرد و حتی وقتی فرزند شهیدش میگفت که خانه پدر من جای امنی برای منافقین است، منتظری او را روانی معرفی کرد و حتی تا آخرین روز حیاتش نیز دست از عقدهگشایی از امام(ره) و آرمانهای امام برنداشت.
وی با رئوفانه و حکیمانه خواندن پیام رهبر معظم انقلاب برای درگذشت آیتالله منتظری، اظهار داشت: هواداران وی اگر عقل داشتند میتوانستند گذشته سیاه او را پاک کنند اما این کار را نکردند.
جانشین نماینده ولی فقیه در سپاه با بیان اینکه برخی افراد در مراسم تشییع منتظری شعار «منتظری کجایی موسوی تنها مانده» سردادند، خاطرنشان کرد: حال باید از آقای موسوی پرسیده که چطور میتوان او را که مدعی وفاداری به امام(ره) است به کسی وصل کرد که درست در نقطه مقابل امام(ره) قرار داشت.
* آشوبگران باید بدانند که صبر مردم و نظام اندازهای دارد
ذوالنور ادامه داد: در واقع این افراد از هر امکانی برای رسیدن به هدف خود استفاده میکنند و وقتی مبانی، اعتقادات و اقدامات آنها را میبینیم، متوجه میشویم که هیچ سنخیتی با امام(ره) و آرمانهای امام(ره) ندارند.
وی در پایان تاکید کرد: ملت ایران برای تحمل آنها سعه صدر نشان داده است اما آنها باید بدانند که صبر نظام و مردم اندازهای دارد و اگر به مسیر خود ادامه دهند، خواست عمومی ملت ایران برخورد نظام با آنهاست بنابراین بهتر آن است که خودشان قبل از وقوع این امر به آغوش ملت بازگردند چرا که تاریخ نشان داده کسانی که در مقابل مردم و نظام اسلامی میایستند، عاقبتی جز
نابودی ندارند.
منبع : حفا نیوز
نظرات شما: نظر
شنیده بودم برادر شهیده، اما هر وقت ازش سؤال میکردم میگفت هنوز شهید نشدم. میگفتم داداشت شهید شده؟ میگفت مگه شک داری این شهدا همشون داداش ما هستند؟ خلاصه هیچ وقت جواب درستی به سؤال ما نمیداد.
شاید فکر میکرد اگر بدونند برادر شهیده نگذارند بیاد عملیات. بچه کاشان بود. بسیار محجوب و با ادب. توی سختترین شرایط یه لبخند زیبا همیشه رو لبش داشت. خیلی کمحرف بود.
مرحله سوم عملیات کربلای پنج بود. گروهان کمیل چهار راهی رو قرار بود بگیرند. این کار رو با موفقیت انجام داده بودند، اما دشمن فشار زیادی به بچهها میآورد تا اونجا رو پس بگیره. از سه طرف ستون زرهی ارتش عراق حرکت کرد. بسیار شرایط سختی بود. اگر کمی ضعف ایمان داشتی از ترس میمردی. حدود یک ساعتی را بچهها مقاومت کردند. ستونی از پشت سر به سمت ما میآمد. خوشحال شدیم. فکر کردیم بچههای کرمان هستند و موفق شدهاند جلو بیایند و الحاق صورت میگیرد و خط تثبیت میشود. خیلی زود متوجه شدیم ستون عراقیهاست و ما کاملاً محاصره شدهایم. بیشتر بچههای گردان شهید شده بودند. آتش امان همه را بریده مهمات هم رو به اتمام بود. تنها دو تا گلوله آر پیجی7 داشتیم و مقداری فشنگ کلاش و چند تا هم نارنجک که به ده عدد نمیرسید.
قرار شد چند نفری که زندهاند با یک یورش به سمت نیروهای عراقی پیاده نظام که از پشت سر به ما نزدیک میشدند، حمله ببرند. حاجآقا سجادی (طلبه بود) محمد حسامی، من و... حرکت کردیم. شلیک سلاح ما همراه با فریاد اللهاکبر باعث دلهره عراقیها و فرار آنها به سمت سنگر در پشت سر ما شد. خودمان را به سنگر رساندیم. درگیری بسیار شدیدی بود. قرار شد هرکس میتواند به سمت چپ و راست حرکت کند تا محوری برای عقب باز شود.
از داخل سنگر به سمت بیرون تیراندازی میشد. من بالای سنگر محور سمت راست در رفتم و حاج آقا سجادی، سمت چپ. نارنجکی از داخل سنگر به بیرون پرتاب شد و جلوی پای آقا محمود منفجر شد.
ترکشی به سفیدران حاجآقا سجادی خورده بود و بسیار درد میکشید. فریاد یا حسین(ع) و یا زهرا(س) که حکایت از درد بسیار شدید حاجآقا بود باعث فرار عراقیها به سمت تانکهایشان شد. حاجآقا کمی بعد برای همیشه آرام گرفت. از بالای سنگر پایین آمدم. سمت راست سنگر خیلی آرام خوابیده بود. باور نمیکردی شهید شده چشمانش باز و لبخند همیشگی را روی لب داشت.
شهید حاج محمود حسامی و شهید حاجآقا سجادی هردو نوری در آسمان شلمچه داشتند.
خاطره از : محمد احمدیان
نظرات شما: نظر
حضرت آیت الله خامنه ای رهبر انقلاب اسلامی در آستانه ماه محرم در دیدار هزاران نفر از طلاب، روحانیون، فضلاء ، اساتید حوزه های علمیه و جمعی از ائمه جماعات مساجد تهران ، در سخنان بسیار مهمی، تبلیغ صحیح را ایجاد روشنگری و شاخص سازی در جامعه بخصوص در دوران فتنه دانستند و با اشاره به قضایای بعد از انتخابات بویژه اقدام اخیر دشمنان ملت ایران در اهانت به امام راحل (ره)، از حضور آگاهانه مردم در صحنه، قدردانی و همه آحاد مردم بویژه دانشجویان را به آرامش دعوت و خاطرنشان کردند: این بنای استوار که هندسه آن الهی است و بنای آن هم با دست یک مرد الهی پایه ریزی شده و بقای آن نیز به پشتوانه یک ملت الهی است، استوار خواهد ماند، و مخالفان آن به اهداف خود نخواهند رسید
.حضرت آیت الله خامنه ای در تبیین نقش تبلیغ و روشنگری صحیح در دوران فتنه به قضایای بعد از انتخابات اشاره کردند و افزودند: بعد از انتخابات، متأسفانه عده ای قانون شکنی، و ایجاد اغتشاش کردند و زمینه ای را به وجود آوردند که دشمنِ مأیوس و ناامید، جان بگیرد و آنقدر جسارت پیدا بکند، که در مقابل چشم انبوه دانشجویان علاقه مند به امام، انقلاب و نظام اسلامی به امام (ره) اهانت کند
.ایشان خاطرنشان کردند: این اهانت بزرگ، نتیجه آن قانون شکنی ها و دل خوش کردن به تشویق های رسانه های بیگانه بود و حالا که این خطاها و کارهای اشتباه انجام شده، برای پنهان کردن آن، به فلسفه بافی و استدلال تراشی روی آورده اند.
رهبر انقلاب اسلامی اینگونه فلسفه بافی ها بعد از خطاهای مکرر را عامل اصلی فتنه و غبارآلود شدن فضا دانستند و تأکید کردند: عده ای با شعار طرفداری از قانون، عمل خلاف قانون انجام می دهند، این عده شعار طرفداری از امام می دهند، اما کاری می کنند که نسبت به امام (ره) چنین گناه بزرگی انجام شود و دشمنان با خوشحالی براساس این اقدامات، تحلیل کنند و بعد هم برضد مصالح ملی و ملت ایران، تصمیم بگیرند. مشکل اصلی همین حرف ها و عمل های فریبکارانه و غبارآلودگی فضا است.
حضرت آیت الله خامنه ای افزودند: آن کسی که برای اسلام، انقلاب، و امام کار می کند، به محض اینکه ببیند، حرف و حرکت او موجب ایجاد جهت گیری بر ضد اصول شده، بلافاصله متنبه می شود و مسیر خود را اصلاح می کند. اما چرا این آقایان متنبه نمی شوند.
ایشان خاطرنشان کردند: وقتی از اصلی ترین شعار جمهوری اسلامی، یعنی استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی، اسلام آن حذف می شود، آقایان باید به خود بیایند و بفهمند که راه غلطی را می روند، وقتی در روز قدس که اساس آن برای دفاع از فلسطین و مقابله با رژیم صهیونیستی است، به نفع رژیم غاصب و برضد فلسطین شعار داده می شود، باید متنبه شوند و تبری خود را از این جریان اعلام کنند.
رهبر انقلاب اسلامی افزودند: چرا هنگامی که سران ظلم و استکبار که مظهر آن امریکا، فرانسه و انگلیس است از آنها حمایت می کنند، متنبه نمی شوند. چرا هنگامی که افراد فاسد فراری و سلطنت طلب و توده ای از انها حمایت می کنند، به خود نمی آیند و متوجه نمی شوند که مسیر آنها غلط و اشتباه است؟
حضرت آیت الله خامنه ای تأکید کردند: چشم خود را باز کنید و از این جریان تبری بجویید. آیا می شود به بهانه عقلانیت، این حقایق روشن را نادیده گرفت. نادیده گرفتن این حقایق، درست نقطه مقابل عقل است.
ایشان خاطرنشان کردند: عقل حکم می کند، در قضیه اهانت به امام (ره) بجای آنکه منکر اصل قضیه شوید، اهانت را محکوم کنید و بالاتر از آن به حقیقت و عمق این اقدام پی ببرید و متوجه شوید که دشمن کجا را هدف گرفته و بدنبال چیست.
رهبر انقلاب اسلامی افزودند: این برادران سابق ما که اسم و رسم خود را مدیون انقلاب اسلامی هستند، چرا به خود نمی آیند و چرا نمی بینند که دشمنان انقلاب و امام چگونه از سخنان و اقدامات آنان خوشحالند و کف و سوت می زنند و عکس آنان را سردست گرفته اند.
حضرت آیت الله خامنه ای با تأکید بر اینکه انتخابات براساس قانون انجام و تمام شد و اشکالی هم بر آن وارد نبود، خاطرنشان کردند: پایبندی به قانون اقتضا می کند که اگر رئیس جمهور منتخب را هم قبول نداشته باشیم، اما در مقابل قانون خاضع باشیم و به آن احترام بگذاریم.
ایشان با اشاره به جدایی برخی یاران امام و انقلاب در دوران امام و زاویه پیدا کردن آنان با امام (ره) و مطرود شدنشان، افزودند: این مسائل باید برای همه ما عبرت باشد البته من همانگونه که در نمازجمعه گفتم قائل به جذب حداکثری و دفع حداقلی هستم ولی برخی افراد ظاهراً خودشان اصرار بر فاصله گرفتن از نظام، و طرد شدن دارند.
رهبر انقلاب اسلامی عده قلیلی را که بواسطه سخنان و حرکات برخی افراد جسارت پیدا کرده و در مقابل نظام ایستاده اند، در برابر عظمت ملت ایران، صفر دانستند و تأکید کردند: این نظام، نظام الهی است و در طول سی سال گذشته، خداوند متعال بارها لطف و حمایت خود را در حق نظام اسلامی نشان داده است و اگر ما با خدا باشیم قطعاً خدا هم با ما خواهد بود.
حضرت آیت الله خامنه ای خاطرنشان کردند: مطمئناً دشمنان نظام اسلامی و جهانخوارانی که می خواهند با منطق های مغلوط بر دنیا مسلط شوند، از این ملت و ملت های مستقل تو دهنی خواهند خورد.
ایشان با تأکید بر اینکه دشمنان نظام، همچنان انقلاب اسلامی، امام راحل عظیم الشأن، ملت مقاوم ایران و جوانان این ملت را نشناخته اند، افزودند: دانشجویان، امروز از لحاظ علمی و معنوی جزو برترین دانشجویان هستند و همواره هوشیارانه در صحنه حضور دارند و در قضایای اخیر هم بارها امتحان خوبی داده اند.
رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به خشم و ناراحتی قشرهای مختلف مردم، در پی اهانت به امام راحل (ره)، این واکنش ها و اعلام برائت ها را به حق و مناسب دانستند و تأکید کردند: همه باید آرامش خود را حفظ کنند و بدانند کسانی که در مقابل ملت قرار گرفته اند، بی ریشه هستند و در برابر عظمت ملت ایران و انقلاب اسلامی توانایی ماندن نخواهند داشت.
حضرت آیت الله خامنه ای با تأکید بر اینکه اگر لازم باشد مسئولان و حافظان قانون، به وظیفه خود عمل خواهند کرد، افزودند: البته دانشجویان موظفند، افرادی را که منشأ فساد هستند، شناسایی و به دیگران معرفی کنند اما همه کارها باید با آرامش انجام شود.
ایشان حفظ آرامش و امنیت را مهمترین وظیفه برشمردند و خاطرنشان کردند: دشمنانی که به دنبال ایجاد نا امنی و اغتشاش هستند با مردم طرف هستند و البته دستگاههای قانونی هم وظایفی دارند که باید به وظایف خود عمل کنند.
رهبر انقلاب اسلامی تأکید کردند: دشمنان ملت ایران و نظام اسلامی همچون کف روی آب هستند که از بین خواهند رفت و آن چیزی که باقی می ماند اصل نظام اسلامی است.
حضرت آیت الله خامنه ای در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به سه مناسبت مهم روز مباهله، ماه محرم، و سالروز وحدت حوزه و دانشگاه، پیام اصلی این سه مناسبت را ابلاغ حقیقت و روشنگری مردم بیان کردند و افزودند: پیامبر اسلام (ص) در روز مباهله، به منظور روشنگری مردم و شاخص سازی برای حق و باطل، عزیزترین انسانها را به صحنه آورد و در روز عاشورا نیز امام حسین (ع) برای بیان حقیقت و روشنگری در طول تاریخ، عزیزترین عزیزان خود را به وسط میدان آورد و با گفتار و عمل و با پرداخت هزینه ای سنگین، به ابلاغ حقیقت پرداخت.
ایشان هدف اصلی وحدت حوزه و دانشگاه را نیز، برقراری پیوند حقیقی و استفاده از ظرفیت های معنوی و مادی این دو مجموعه اثرگذار دانستند و تأکید کردند: در این مناسبت نیز هدف اصلی تبلیغ پیام الهی و ابلاغ حقیقت است.
رهبر انقلاب اسلامی، پایه های اصلی تبلیغ را، بصیرت، یقین و عمل برشمردند و خاطرنشان کردند: در تبلیغ باید بصیرت و ایمان قلبی متعهدانه و یقین به پیام وجود داشته باشد تا براساس آن عمل و حرکت شکل گیرد و در واقع چنین تبلیغی، عمل صالح خواهد بود ...
رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به سخنان چند روز پیش رئیس جمهور امریکا که مدعی لزوم پاسخگویی دولتهای قانون شکن شده بود، خاطرنشان کردند: کدام دولت قانون شکن تر از دولت امریکا است که براساس یک دروغ، عراق را اشغال و این همه مصائب را بر ملت عراق وارد کرد.
حضرت آیت الله خامنه ای افزودند: دولت امریکا بر اساس کدام قانون، به اشغالگری خود در عراق ادامه می دهد و براساس کدام قانون، نیروهای نظامی خود را در افغانستان افزایش می دهد و هر روز تعدادی از مردم بیگناه این کشور را به خاک و خون می کشد.
ایشان با تأکید بر اینکه دولت امریکا مظهر بی قانونی در جهان است ولی در ظاهر به گونه ای دیگر عمل می کند، افزودند: معنی فتنه همین است و برای مقابله با این جریان گنداب فاسد که تلاش دارد با ابزارهای مختلف خود در افکار عمومی جهان رسوخ پیدا کند، تنها راه، روشنگری و بیان حقیقت است، که وظیفه ای سنگین بشمار می رود.
رهبر انقلاب اسلامی، ترویج اختلافات مذهبی را یکی دیگر از شیوه ها، برای ایجاد تردید و اختلاف در میان مسلمانان دانستند و تأکید کردند:
تنها راه مقابله با اختلافات مذهبی، بصیرت، روشنگری، تبلیغ صحیح و در دام دشمن نیفتادن است.
منبع :
www.leader.ir
نظرات شما: نظر
حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی امروز در دیدار هزاران نفر از بسیجیان سراسر کشور، بسیج را رمز پایداری، ماندگاری، و عزت ملی دانستند و ضمن توصیه مؤکد به همه رسانه ها، فعالان سیاسی، و مسئولان برای پرهیز از اختلافهای جزئی و غیراصولی، تأکید کردند:امروز اولویت اصلی کشور مقابله با جنگ نرم دشمن که هدف آن ایجاد تردید، اختلاف و بدبینی میان آحاد مردم است و مهمترین راههای مقابله با این تهاجم، حفظ و تقویت بصیرت، روحیه بسیجی، امید کامل به آینده، و مراقبت جدی در تشخیص ها است
.رهبر انقلاب اسلامی، بسیج را یک استثناء و حادثه ای بی نظیر در کشور خواندند و افزودند: اینکه در یک کشور، مردم با همه وجود و با بهترین و مؤمن ترین عناصر خود از یک نظام بدون هیچ چشم داشتی و با همه توان دفاع کنند، فقط مخصوص انقلاب اسلامی ایران است که دل نورانی امام بزرگوار (ره) توانست به این حقیقت بزرگ دست پیدا کند و با کمک الهی آنرا تحقق بخشد.
حضرت آیت الله خامنه ای با اشاره به نقش آفرینی و امتحانهای بزرگ بسیج در صحنه های مختلف انقلاب خاطرنشان کردند: یکی از این صحنه ها، عرصه دفاع از استقلال و عزت کشور بود که اگر حضور بسیج در دوران دفاع مقدس شکل نمی گرفت، امروز سرنوشت قطعاً بگونه ای دیگر بود.
تا هنگامی که بسیج است، هیچ تهدیدی متوجه نظام اسلامی نخواهد شد و این موضوع، یک رکن اساسی است
ایشان تأکید کردند: بعد از پایان جنگ نیز بسیج همواره خط شکن و پیشرو بوده است....
نظرات شما: نظر
پنجم آذر ماه سال روز تشکیل نهاد بسیج به فرمان حضرت امام خمینی (ره) است. هر سال به همین مناسبت از تلاشها و کوششهای بسیجیان قدردانی می شود. امسال این مناسبت با حادثه مهم دیگری نیز عجین شده است. چندی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در راستای هماهنگی و انطباق بهتر با شرایط متحول و متغیر امروزی دست به تحولی ساختاری در مجموعه خود زد. یکی از این موارد تشکیل سازمان بسیج مستضعفین بود که به جای نیروی مقاومت بسیج شکل گرفت. سردار نقدی به عنوان فرمانده جدید این نیرو از تحولهای ساختاری در این نیرو خبر داده است.
شرایط ورود اقشار مختلف به بسیج متحول میشود
در راستای تلاش برای ایجاد یک تشکل روان و مردمی، به جای یک تشکل بروکراتیک که همه چیز باید از بالا تعیین تکلیف شود، تمام مراحل مانند ورود و جذب بسیج و انواع عضویت در بسیج تغییر میکند و شرایط حضور اقشار مختلف به بسیج نیز متحول خواهد شد. به عنوان مثال یک استاد فعال بسیجی کسی است در سال چند مقاله مفید و کاربری برای بسیج بنویسد نه اینکه در هفته 2 ساعت در پایگاه بسیج حضور داشته باشد.
* فعالیتهای اقشار تخصصی
یکی از تاکیدات مقام معظم رهبری توجه بیشتر به اقشار است و تخصصی بودن بسیج. تعداد اقشار بسیج بسته نیست و شورای مرکزی بسیج هر وقت تصمیم بگیرد میتواند اقشار را اضافه کند. به اقشار بسیج اختیارات بیشتری داده خواهد شد اما در عین حال برای جلوگیری از سلیقهای شدن فعالیتها در موارد مختلف، ضمن اعطای اختیارات بیشتر، در نهایت در ستاد تخصصی سازمان بسیج، هماهنگیها صورت میگیرد و این تغییرات نیز انعطاف لازم را دارد.
* ادبیات نظامی نباید بر سازمان بسیج حاکم باشد
مقام معظم رهبری سالهاست که موضوع عدم حاکمیت ادبیات نظامی را از بسیج خواسته اند اما تاکنون محقق نشده است. وقتی ادبیات نظامی بر سازمان حاکم شد سایر اقشاری که با این ادبیات بیگانه هستند از این موضوع دفع میشوند. باید ساختار سازمان را طوری برنامهریزی کنیم تا با ادبیات تشکلهای مردمی و غیرنظامی همساز باشد.
* تولید فکر، مهمترین هدف
مهمترین هدف کوتاه مدت در بسیج، تولید فکر و اندیشه خلاق برای حرکت در بسترهای جدید است.
بسیج از همه مردم درخواست می کندا به بسیج کمک کنند تا در بسترهای جدیدی بهتر حرکت کند. برای انتقال نیازهای جامعه، قابلتهای اقشار و ظرفیت ها و پتانسیلها به مسئولان ارشد سازمان بسیج 2 اقدام انجام خواهد شد: یکی معرفی مراکز دریافت این اطلاعات و انتقال به رئیس سازمان و پیشبینی گروههای کاری است تا این مسایل را بررسی و تجزیه و تحلیل کنند و بتوانند به راهکارهای عملی و قابل اجرا تبدیل کنند. دومین راهکار هم این است که ما به شکل ساختاری نظرات جمع آوری شود؛ یعنی پایگاه به حوزهها و حوزهها به نواحی و همین طور تا مرکز و در سلسله مراتب اقشار هم به همین ترتیب، ایده ها جمع آوری خواهد شد.
تقدیر از ایده های برتر
تا پایان امسال مرحله اول از جمع آوری نظرات مردم اجرایی می شود و از کسانی که نظرات ارزشمند و برتری را بیان کنند تقدیر به عمل می آید.
* کادر عادل برای تحقق عدالت
مهمترین موضوع در دهه چهارم انقلاب این است که اگر مسیر حرکت بسیجیان به سوی خودسازی و ارتقای سطح معنویت و اخلاق باشد. لازمه تحقق عدالتی که مقام معظم رهبری فرمودند، داشتن کادرهای عادل است؛ کادرهایی که اگر به جایی رسیدند مردم و خدا را فراموش نکنند. "ما باید بتوانیم خدمتگزاری سازمان یافته داشته باشیم، مثلا در محلهای معضلی وجود دارد و مردم از آن نگران هستند، بسیج باید کمک کند در حل آن معضل. " در عرصه سازندگی ما کارهای کوچک و گسترده در گوشه و کنار کشور داریم که میتواند بسیج با هم جهت کردن انگیزهها، کار را پیش ببرد. بسیج باید اولویت ما را شناسایی و بعد انگیزهها را تشویق کند.
* نوآوری
بسیج یک سازمان و تشکل خط شکن بوده و یکی از خصوصیات مهم بسیج، تحول پذیری و نوآوری است. جوانانی که در بسیج هستند تشنه تحول در بسیج هستند و از کارهای تکراری در پایگاه ها خسته هستند. بدنه کنونی بسیج تشنه تحول است، البته جاهایی هم ممکن است در مقابل تحولات مقاومت شود ولی این طبیعی است و باید در این خصوص فرهنگ سازی شود.
* افزایش تعداد اعضای بسیج
هدف بسیج رفتن به سمت جامعه اسلامی است، بازار اسلامی، دانشگاه اسلامی، مدرسه اسلامی، وگرنه اعداد و کمیت به درد بایگانی میخورد چون این اعداد اصالت ندارند بلکه خروجی این اعداد اصالت دارند. گاهی اوقات با کمیت کوچکتر، کارهای بزرگی انجام میشود منتها طبیعتا سازمان بسیج یکی از ویژگیهایش این است که دربرگیرنده همه آحاد مردم باشد.
"اضافه کردن عدد در سازمان بسیج بد نیست ولی در سازمانهای دیگر بد است چون هزینه بالا میرود ولی اینجا فایده بالا میرود. وقتی عدد ما بالا میرود یعنی خدمات به روستاها بیشتر میشود، یعنی سطح معرفت تعداد افراد بیشتری از جامعه بالا میرود. هیچ هزینه اضافی با افزوده شدن عدد افراد بسیجی جامعه ایجاد نمیشود.
با اضافه شدن افراد بسیج باید اصول و ارزشها حفظ شود. این طور نیست که ما فقط یک کارت صادر کنیم و بگویم افراد بسیج اضافه شده است. هر چه قدر ما بتوانیم عدد بالاتری از افراد جامعه را سازماندهی کنیم، به نفع انقلاب است.
* تلاش برای حفظ نیروها
یکی از تاکیدات موکد مقام معظم رهبری حفظ افرادی است که جذب بسیج میشوند. نباید بر اثر اشکال کوچکی در سیستم، یک نفر از اعضای بسیج ناراحت شود و کناره گیری می کند. ایشان تاکید دارند افرادی که جذب میکنیم برنامه برای حفظ شان داشته باشیم .
اگر برای افرادی که جذب بسیج شده اند مسئولیت و کاری تعریف نشود، آنها میروند. یک فرد با انگیزه و انقلابی جایی نمی رود بیکار بایستد. مقام معظم رهبری هم تاکید کردند که سازمان بسیج حتما برنامه داشته باشد به خصوص برای جذب و حفظ جوانان.
فراموش نکنیم که بدنه بسیج از تک تک ما تشکیل شده و تحقق اهداف این نیروی مخلص در دهه چهارم انقلاب به کوشش و تلاش یکان یکان ما بستگی دارد.
نظرات شما: نظر
اهل بصیرت را با شهر کوران چه کار !
سیدمرتضی آوینی
ماهها از پایان جنگ و بسته شدن باب جهاد فی سبیلالله گذشته است و برای بسیاری جنگ دیگر جز خاطرهای دور از یک دوران سپرده شده هیچ نیست. اما برای آن که قسمتی از وجود خویش را در جنگ نهاده است چگونه پایان یابد؟
برای او جنگ خاطرهای دور از یک دوران سپرده شده نیست... باب جهاد را خداوند بر من و تو بسته است، اما برای او همچنان مفتوح است، چرا که چشمانش دیگر بازنگشتهاند. دلاوری دیگر پاهایش را نثار مجد و عظمت اسلام کرده است و اگر چه در دار بقاء آنجا که من و تو را پای رفتن نیست او پاهایش را در نزد خداوند خواهد یافت، اما اینجا دار فناست و آنچه فانی شدنی است بازنمیگردد.... و او هم در انتظار معجزه نیست و رضای خویش را در رضایت خداوند میداند، اگر چه جوان است و هنوز ازدواج نکرده است. اما برای او جنگ تراژدی نامطلوبی از یک دوران غمبار نیست، خورشید حیات بخشی است که هنوز در آسمان سینهاش روشن است. شیطان میخواست که با قدرت سلاح بر جهان حکومت یابد و مؤمنین با گوشت پوست و رگ و استخوان در برابرش ایستادند. بمبها و موشکهایش را به جان خریدند و در فضایی آکنده از بخارات مرگبار شیمیایی از استقلال و شرف و عزت خویش دفاع کردند... و هرگز در برابر عمل خویش مزدی نخواستند. اما اکنون که علی الظاهر جنگ خاتمه یافته است آیا باید در فراموشکدهها و غفلتکدههای اذهان من و تو در هیاهوی شهر گم شوند و... شاید جنگ خاتمه یافته باشد، اما مبارزه هرگز پایان نخواهد یافت و زنهار این غفلتی که من و تو را در خود گرفته است، ظلمات قیامت است. آنگاه که آسمان انفطار یابد و ستارگان پراکنده شوند. آنگاه که دریاها شکافته شوند و انسانها سر از قبرها بردارند، خواهند دانست که چه پیش فرستادهاند و چه واپس نهادهاند.
یا
ایهاالانسان چیست آنچه تو را فریفته و بر آفریدگارت غره داشته است؟ آفریدگاری که تو را آفریده است و استوار داشته بر این صورت پرداخته است. اما حاشا و کلاً که شما روز جزا را تکذیب میکنید و...و توچه میدانی که روز جزا چیست؟ آن روز که کسی را
بر دیگری اختیاری نیست و فرمان هر چه هست خاص خداست. اهل بصیرت را با شهر کوران چه کار؟و مگر نه اینکه آن بخارات شیمیایی جهنمی که چشم تو را بازگرفتهاند در
کارخانههای همین شهرها و شهرهای چنین (شهرهای آلمان و دیگر کشورهای غربی) ساخته میشوند؟ شمس جهان آرا به میهمانی موشهای کور آمده است و آنان درنمییابند و اصلاً چگونه دریابند وقتی که چشمان باطنشان کور است و هیچ چیز را جز خود و اهواء رنگارنگ خود نمیبینند؟اگر نه جانبازی که چشمان ظاهرش را اسلحه مرگباری کور کرده است
که در کارخانههای اینان ساخته میشود، حجتی است که خداوند بر آنان تمام کرده است. کجاست وجدان بیداری که چشم بدین عبرت بازکند؟جانبازی که چشمان خود را در راه
اقامه عدل باخته است و استقرار احکام خدا بر زمین... اما این سخنان آن همه از این دیار مرگ زده و ساکنانش دور است که کسی بیدار نمیشود « و ما انت بمستمع من فی القبور ».مردگان خفته در قبرستان اهواء نفس، اسیران سیاه چالهای شهوات، ساکنان
دیار ظلمت جاودانهاند. منجی بشر و بشیر عشق را آری، بسیجی جانباز را در شهر کوران باور نخواهند کرد، اگر نه آنان را میگفتم که شفای کوردلی خویش را از تو بخواهند از تو که حدقه چشمانت خالی است، اما چشمان باطنت سرشار از شهود هفت آسمان و زمین است...ای منجی بشر، بشیر عشق بسیجی !تو کجا و اینجا کجا؟ این غربیترین مغرب
حقیقت بر گستره سیاره رنج... اینجایی که خفتگانش را جز نهیب مرگ چیزی بیدار نخواهد کرد... جز مرگ و صوراسرافیل. آنگاه که آسمان انفطار یابد و ستارگان پراکنده شوند.آنگاه که دریاها شکافته شوند و انسانها سر از قبرها بردارند، خواهند دانست که چه
پیش فرستادهاند و چه واپس نهادهاند... یا ایهاالانسان! چیست آنچه تو را فریفته است و بر پروردگارت غره داشته است؟ و توچه میدانی که روز جزا چیست؟ آن روز که کسی را بر دیگری اختیاری نیست و فرمان هر چه هست خاص خداست. اهل بصیرت را با شهر کوران چه کار؟کارگردان: نادر طالبزاده
فیلمبردار: صادق میانجی
صدابردار
: مجید مصدقنویسنده و گوینده متن: شهید سید مرتضی آوینی
تهیه شده: در
سال 1368 کلن، آلمان، خانه جانبازاننظرات شما: نظر