سفارش تبلیغ
صبا ویژن
خدایا! از نادانی ام به تو عذر می آورم و ازسوء رفتارم از تو طلب بخشش دارم . [امام سجاد علیه السلام]
 اشتباهات شاه

شاه در ماه‌های قبل از سقوط خود گفته بود کشورش در بیست و پنج سال آینده نیروی پنجم در جهان خواهد شد. و جمعیت ایران به ?? میلیون می‌رسد، و سطح درآمد یک ایرانی با درآمد یک اروپائی برابر خواهد شد.

سپس شاه اظهار امیدواری کرد که حکومتش تا ?? سال آینده ادامه یابد پس از آن حکومت را به ولیعهد سپرده و کنا‌ره‌گیری خواهد کرد.

اخبار الیوم» مصطفی امین، روزنامه‌نگار مصری، طی مطلبی که در سال???? منتشر شد

نوشته است: یکسالی از این سخنان نگذشت که تخت طاووسی به لرزه درآمد و عمر سلطنت او نه با سنوات که با ساعات شمرده می‌شد.

به طور خلاصه می‌توان گفت: خطا‌های دهگانه بزرگی که شاه مرتکب شد، پایه‌های حکومت و سلطنت او را لرزانیده و اورا به سقوط حتمی نزدیک گردانیده است.

 

اولین اشتباه

اولین اشتباه او این بود که میلیاردها دلار را صرف خرید اسلحه گران و سنگین کرد،‌به دلیل آنکه معتقد بود نیروهای نظامی ایران برای دفاع از اراضی و ثروت داخلی ضروری است، در حالی که تنها راه متوقف ساختن مسابقه بدست آوردن اسلحه جدید،‌خلع سلاح جهانی است، و چون شاه به خلع سلاح جهانی امیدی نداشت به ساختن بزرگترین ناوگان دریائی و

تجهیزات هوائی و آماده‌سازی ارتش در منطقه خاورمیانه پرداخت.

لکن این اسلحه‌های مدرن در متفرق ساختن تظاهرات‌های مردم ایران به کار نیامد و توپخانه‌های سنگین ارتش شاه نتوانست فریاد‌های خشمگین مردم بی‌سلاح را ساکت و خاموش سازد، در حالی که اگر شاه نیمی از این پول‌های فراوان را در راه رفاه عمومی مردم صرف می‌کرد،‌چنین شکاف و پرتگاهی بین او و ایرانی‌ عادی بوجود نمی‌آمد.

شاه می‌خواست با این نیروی نظامی خیره کننده، مترسکی برای کشورهای کوچک و همجوار خود باشد، ولی آنها از او نهراسیدند، و گفته‌اند گاهی اوقات به فکر ضمیمه ساختن برخی از آنها به کشورش بود، ولی نتوانست.

شاه با این بودجه نظامی هنگفت می‌توانست اگر کشورش در اشغال ارتش بیگانه قرار می‌گرفت، آن را نجات بخشیده و آزاد سازد.

در چنین وضعی هر ایرانی آماده بود که یک نیمه لقمه‌ای نان بخورد و نیمه باقی را به خرید اسلحه اختصاص دهد تا کشورش از اشغال اجنبی خارج گردد. لکن مردم قهرمان ایران قبول نکردند که خود را محتاج به نیمه‌نانی کنند، تا نظامی پدید آید که مبتذلتر و جنایتکارتر از آن در تاریخ دیده نشده است.

 

دومین اشتباه

دومین اشتباه شاه این بود که به فریب مردم و ملتش پرداخت ،یعنی وعده می‌داد ولی عمل نمی‌کرد. همیشه سخن از آزادی و انتخابات آزاد می‌گفت، ولی خبری از صحت آن نبود. پیوسته در کنار شاه‌مردان کوچکی بودند که دست او را می‌بوسیدند، و او از مردمان آزاد‌اندیش و بزرگی که سر در

برابرش می‌افراشتند و واقعیت را به او می‌گفتند، دوری می‌جست.

روز یازدهم اگوست سال گذشته، شاه در یک کنفرانس مطبوعاتی در برابر روزنامه‌نگاران و خبرنگاران اعلان داشت: او کوشش می‌کند تا دموکراسی حقیقی را در کشورش پیاده کند،‌ و اضافه نمود، به مخالفین حکومت فرصت و آزادی عمل می‌دهد، تادر یک فضای باز، فعالیت کنند و انتخابات آزاد را به زودی عملی می‌سازد. در آن روز،‌همه روزنامه‌های جهان از این پیشنهاد‌ها استقبال کردند. ولی چیزی نگذشت که شاه از حرفش بازگشت. نه آزادی و نه دموکراسی و نه آزادی مطبوعات و نه انتخابات آزاد ...

قبل از آن هم، شاه چنین وعده و وعید‌هائی می‌داد و سپس زیر آن می‌زد! دموکراسی و آزادی می‌داد، ولی پس از چندی نصف آن را می‌گرفت. آزادی زندانیان سیاسی را عنوان می‌کرد و صد‌نفری را آزاد می‌کرد ولی در زندان‌ها و بازداشتگاه‌ها هزاران هزار نفر را همچنان باقی می‌گذارد.

در روزهای اخیر که شاه وعده داد که فقط یک پادشاه اسمی باقی خواهد ماند و از باقی قدرتش چشم خواهد پوشید، اغلب ملت ایران حرف او را باور نکرده و اصرار نمودند که شاه باید قبل از هر چیز از ایران خارج گردد.

 

سومین اشتباه

سومین اشتباه او این بودکه به اصلاحات بزرگ و ساختن بناهای بزرگ و کارخانه‌های مختلف دست می‌زد ، ولی او ایرانی را فراموش کرد. او تلاش کرد روی سر هر فرد ایرانی کلاه اشرافی گذارد و شلوار خارجی به پایش کند ولی او را از آزادی که اشراف و بیگانگان برخوردارند، محروم ساخت در ایران خاصه در خیابان‌های تهران، اتومبیل‌های آخرین سیستم موج می‌زد، لکن نظام حکومتی ایران از سیستم حکومت‌های قرون وسطائی برخوردار بود. در وزارت کشور ایران دهها مغز الکترونیکی جدید مشغول به کار بود که در کنار آن صدها تازیانه و چوبه‌دار دیده می‌شد... هتل‌های بی‌نظیری که در اروپا هم ساخته نشده، در ایران به چشم می‌خورد،‌و در کنار ‌آن بازداشتگاه‌ها و سیاه‌چال‌هائی بنا نهاده شد که در عالم نظیر آنها دیده نمی‌شود.

اولین شرط حکومت‌های جدید، برخورداری مردم از حقوق انسانی و همگانی است، در این صورت اگر دهها رادیو با دهها زبان خارجی در ایران برنامه پخش کنند. ولی فرد ایرانی این زبان‌ها را نداند فائده‌اش چیست؟ اگر فرد ایرانی در کشورش دانشگاه‌هائی بزرگتر از دانشگاه‌های آکسفورد و هاروارد داشته باشد ولی نتواند از آزادی کلام برخوردار باشد چه فایده‌ای دارد، اگر در ایران بزرگترین قصرهای مجلل و تاریخی ساخته شود، ولی فرد ایرانی نتواند داخل آنها شود فائده‌اش چیست؟ بی‌تردید در این صورت فرد ایرانی به سهولت داخل بازداشتگاه‌ها و زندان‌ها خواهد شد!

 

چهارمین اشتباه

اشتباه چهارم شاه این بود که او متوجه ظهور و بروز نسل جوان و روشنفکر ملت ایران که در دانشگاه‌های اروپا و آمریکا درس خوانده و بالاترین درجات علمی را کسب کرده و سال‌های سال در فضایی از آزادی و دموکراسی و عدالت زندگی کرده، نشده بود و هنگامی که این گروه‌های جوان تحصیل‌کرده، هزار، ‌هزار به کشور خود باز می‌گشتند، احساس غربت می‌‌کردند، ‌هیچ یک از آنها ندیده بود که در امریکا یکی از وزرا دست رئیس‌جمهور را ببوسد و کسی از آنها به یاد ندارد که کسی در کشور سوئد در برابر پادشاه کشور، سجده نماید. و بالاخره کسی نشنیده که در هیچ کشوری گفته باشند فرمان شاه چون یک فرمان الهی است باید آن را اطاعت کرد و از آن سرپیچی ننمودو گفتگوئی هم درباره آن نکرد.

شاه ایران بایستی متوجه این خلاء و شکاف عمیق که بین او و روشنفکران بوجود آمده است می‌شد. او به هر کشوری از کشورهای اروپا و امریکا که میرفت هزاران هزار دانشجو در مقابلش به تظاهرات پرداخته و سقوطش را خواستار می‌شدند، و مأموران پلیس این کشور‌ها کوشش بسیاری به خرج می‌دادند تا جان شاه را از دست این دانشجویان خشمگین و انتقامجو رها سازند.

لکن اطرافیان شاه و چاپلوسان او را گمراه ساخته و به او می‌گفتند که اینها کمونیست‌ها هستند و این دانشجویان با این احساس و خشم توفنده به میهن خود بازگشته و فساد دستگاه شاه و نفرت جهان را از این رژیم ننگین بین ملت خود منتشر ساختند.

 

پنجمین اشتباه

اشتباه پنجم او این بودکه نفهمید تخت سلطنت زمانی مستقرو ثابت می‌ماند که به قلب مردم و خلق کشور تکیه داشته باشد، چرا که سرانجام مأموران امنیتی متلاشی می‌شوند و قلعه‌ها فرو می‌ریزد و اسلحه و قدرت از بین می‌رود، ولی، دوستی مردم قلعه محکمی است که حاکم می‌تواند در آن از فتنه‌های زمان و روزگار خود را محافظت کند.

 

ششمین اشتباه

شمشین اشتباه شاه این بود که به ایمان اسلامی و فطرت پاک ملت ایران اعتماد نداشت. در فروش نفت به دشمن اسلام و مسلمانان، یعنی اسرائیل پافشاری کرد، حتی در زمانی که کلیه کشورهای عربی و اسلامی از فروش نفت به اسرائیل و کمک کنندگانش خودداری ورزیدند، شاه ایران دست از حمایت اسرائیل برنداشت و در کنفرانس تحریم صدور نفت به اسرائیل که از طرف کشورهای عربی (در زمان ـ جنگ اکتبر ????) تشکیل شده بود، شرکت نکرد و این واکنش‌های ضد‌بشری شاه، تأثیرات عمیق و جانگاهی در اعماق قلب ملت مسلمان ایران باقی گذاشت.

 

هفتمین اشتباه

اشتباه هفتم شاه این بود که به پلیس سری خود ( ساواک ) که او را با گزارشهای خود فریفته بودند، تکیه می‌کرد. این سازمان وانمود کرده بود که مردم در آرامش بسر می‌برند و مردم شاه را می‌خواهند و خطا‌های شاه در بین مردم جزو محسنات او دانسته می‌شود. این سازمان هم چنین وانمود کرده بود که هر صاحب رأی و اندیشه‌ای، ‌دشمن، و هر مکاری، دوست و عزیز است، نتیجه این شد که یک حفره وشکاف عمیق بین شاه و اکثریت قاطع ملت ایران بوجود آمد.

 

هشتمین اشتباه

اشتباه هشتم شاه این بود که تمام تصمیماتش را پس از گذشت وقت آن حتی پس از گذشت پنج سال می‌گرفت و گمان می‌برد که این یک کار جدید و نو است که او ‌آغاز کرده است. زندانیان سیاسی را پس از سال‌های متمادی که در زندان بودند، پس از کوشش‌های بسیار که از طرف گروهها و انجمن‌ها و سازمان‌های داخلی و خارجی می‌شد‌، آزاد می‌کرد، ولی شاه تصورمی‌کرد که مردم از او این درخواست را نموده‌‌اند. شعبه سیاسی اداره امنیت و جاسوسی را لغو کرد، در حالی که سالیان سال و مدتها قبل مردم خواستار لغو آن بودند.

 

نهمین اشتباه 

نهمین اشتباه وی این بود که او گمان نمی‌برد که دنیا تغییر کرده است، و ملت‌ها امروز روشنتر و با سوادتر از مردمان دوره‌های پیش هستند و چیزهائی بیشتر و بهتر از پیشینیان خود دیده و می‌شنوند، کارها و اعمالی که مختص پلیس‌های سری است در دهه آخر سال‌های ???? به بعد در همه کشورها منسوخ شده بود و در اوایل دهه ?? هیچ کشوری آن را نمی‌پذیرفت، شاه دستور الغاء آ‌ن را در اواخر دهه هفتاد صادر می‌نمود.

 

و بلاخره دهمین اشتباه

اشتباه دهم شاه این بود که او از انقلاب و واژگونی رژیم، در افغانستان درس عبرت نگرفت و از سقوط دیکتاتوری امیر‌ محمد داوخان و کلیه دستگاه‌های امنیتی و سری‌اش پند نپذیرفت و از آنچه در امپراطوری سیاه حبشه به وقوع پیوست، درس نیاموخت، بلکه به لجاجت و گستاخی، و جنایات خود علیه ملت ایران ادامه داد.

مصطفی امین در پایان مقاله اضافه می‌کند: ما معتقدیم که باید در ایران،‌یک حکومت بی‌طرف روی کار آید نه به چپ و نه به راست تکیه کند و نه به غرب و نه به شرق اتکاء داشته باشد، در راه مصالح مردم خویش به جلو رود،‌تا این نهضت و انقلاب درخشان با وحدت و یگانگی مردم قدرتمند ایران در سایه دموکراسی و آزادی به پیروزی و موفقیت برسد.

 

 



::: شنبه 88/11/17 ::: ساعت 10:49 صبح :::   توسط بصیرت 
نظرات شما: نظر

وقتی از برهنه کردن یک مامور ناجا توسط اغتشاشگران مطّلع شدم پیش خودم گفتم واقعا میر حسین موسوی از این رفتارهای شنیع و حرمت شکنی ها اطلاعی ندارد که حرمت شکنان روز عاشورا را مردمی خدا جو معرفی میکند؟!

دلم خون میشود وقتی می بینم این خواص فریب خورده اعمال زشت طرفدارانشان را نادیده می گیرند، محکوم نمیکنند و خود را از آن جدا نمیکنند.

چرا؟؟؟؟!!!!!

آیا از کتک زدن یک روحانی بی گناه در اتوبوس جلوی چشم فرزند کوچکش خبر ندارند؟! آیا از کتک خوردن عزاداران حسینی خبر ندارند؟! آیا از سنگباران شدن نمازگزاران ظهر عاشورا توسط اغتشاشگران خبر ندارند؟!

مگر میشود از این مسائل بی خبر باشند؟! پس چرا به جای محکوم کردنشان راه دیگری انتخاب کرده اند و اصلا به روی مبارکشان نمی آورند که طرفدارانشان چه بر سر این مردم آورده اند؟! چگونه است که جمعیت اندک اغتشاشگر روز عاشورا را مردم ایران می نامند ولی جمعیت میلیونی روز نهم دی را نمی بینند؟! آیا آن جمعیت انبوهی که نهم دی ماه به خیابانها آمدند مردم ایران نیستند؟!

آیا فقط طرفداران اندک باقیمانده شان مردم ایرانند؟!

بخدا قسم یکی از دوستان من که از طرفداران مهندس موسوی بود و در انتخابات به او رای داده بود برای دفاع از ولایت فقیه و کشورش و برای محکوم کردن رفتار اغتشاشگران روز نهم دی به راهپیمایی آمد؛ همین دو هفته قبل به من گفت من در انتخابم اشتباه کردم، الان خدا را شکر میکنم که مهندس موسوی رای نیاورد. چهره ی پلیدش را بعد از انتخابات نمایان کرد.

آقای موسوی! فکر نکن الان سیزده میلیون نفر پشت سرت هستند. خیلی هاشون الان دیگه شما را قبول ندارند.

خواهش میکنم بیدار شوید.

لینک مرتبط :

انتشار فیلم برهنه کردن و کتک زدن مامور ناجا در اینترنت



::: شنبه 88/10/26 ::: ساعت 12:0 عصر :::   توسط بصیرت 
نظرات شما: نظر

عاشورا روز تجلی ایمان روز وعده گاه از قبل تعیین شده که مردی چون امام حسین (ع)و اهل بیت آن بزرگوار و یارانشان به خوبی می دانستند که هرقدمی بر می دارند گامی به قتلگاه نزدیک می شوند. اما آن روز امام حسین (ع) احساس کرد این امتحان الهی چون قربانی ابراهیم نیست که گوسفندی جایگزین آن امتحان الهی شود او می دانست که برای احیا اسلام باید علی اصغر و علی اکبر و ابوالفضل العباس و قاسم و... را تقدیم کند. او میدانست که ظهر عاشورا شعار هیهات من الذله به آسمان خواهد رسید.

اما آن امام همام جان خود و اهل بیت خود را بر کف نهاد،. برای سرکوبی ظلم از وطن دور شدند و به غربت رفتند ،

چرا که اقتضای زمان ایجاب می کرد که برای امر به معروف و نهی از منکر باید از جان گذشت.

اما امروز می بینیم که گروهی در روز خدا، دست اسفل سافلین شده اند و می خواهند ننگ و خفت را که سالها قبل در رژیم ستم شاهی پهلوی بر ایران سایه افکنده بود باز آورند.

چرا آنها نمی دانند که انقلاب اسلامی ایران که هدیه امام خمینی(ره) بنیان گذار جمهوری اسلامی ایران و خون شهدای عزیزمان و فداکاری جانبازان ،آزادگان و ایثارگرانمان می باشد زمینه ساز آخرین برنامه حکومت جهانی اسلام است و بزرگترین مانع در برابر جهانی شدن انقلاب، وجود دولت دیکتاتور و جنایت کار آمریکاست.

ما در روز عاشورا - یوم خدا- مشاهده کردیم که سران فتنه از حضور مردم استفاده می کنند و در این عزاداری که 1370 سال قدمت داشته دستور اغتشاش می دهند اگر روز عاشورا را مردم زنده نگه می دارند به خاطر این است که عده ای به رهبری امام حسین (ع) گرد آمدند تا فتنه امویان و یزیدیان را بر چینند تا دین خدا احیا شود .

امروز در کشور ما در روز دین خدا -یوم خدا- عده ای چکمه پوش شرق و غرب که فریب اربابانشان را خورده اند در این روز بزرگ اغتشاش به وجود می آورند اما بهتر است به اغتشاشگران بگویم ما از گوشت و پوست و خون آن شهیدانیم که روزی فقط با تکیه به کلام الله و مشتهای گره کرده و رهبری بنیان گذار جمهوری اسلامی دست آن ایادی را از ایران کوتاه کردندو امروز هم با اقتباس از فرمایشات مقام معظم رهبری که فصل الخطاب می باشد توصیه می شود به آغوش ملت باز آیند والا ایران پر از دلاور مردانی است که درس آزادی و آزادگی را از حر گرفته اند

پس از پیروزی انقلاب تمام جهان پشت به پشت صدام دادند تا ایران را براندازند اما ملت ایران هر روز از روز قبل محکم تر شد . امروز تمام مردم ایران سوار بر کشتی هدایت حسین (ع) و چراغ هدایت او بردستانشان می باشد. امروز ما مقدسات کشورمان را که با خون جوانانمان با ویرانی شهرهایمان وبا از دست دادن پدرانمان به دست آورده ایم به این راحتی از دست نخواهیم داد دیروز پدران و برادرانمان اهل فتنه را سرکوب کردند امروز پسران و همسرانمان همچون شیری ژیان از حریم جمهوری اسلامی دفاع خواهند کرد و مطمئنا نخواهند گذاشت کلمه اسلامی از شعار نه غربی و نه شرقی جمهوری اسلامی حذف شود ما مردم ایران دست به دست نسل به نسل این انقلاب را به نسل بعد واگذار می کنیم تا صاحب اصلی آن ظهور کند و زمام امور را به دست گیرد حق عاشورای 1388 را از یزیدیان زمان که عرصه را بر حسینیان تنگ کرده بودند بگیرند .



::: جمعه 88/10/25 ::: ساعت 9:26 صبح :::   توسط معصومه تورجی 
نظرات شما: نظر

در یوم خدا که همه جا کربلا بود روز عاشورا ، روز رودررویی ملکوت ایمان با اسفل سافلین ، شرک و نفاق دوباره مکر نمودند و با توجه به این که ملت ایران به ساحت مقدس امام حسین (ع) ارادت خاص دارد و با برگزاری مراسم عزاداری شریک مصیبتها و غم اهل بیت (ع) هستند . ایادی شرق و غرب فرصت را غنیمت شمردند و با تبلیغات و برنامه ریزی های قبلی اقدام به تحریک اذهان جوانان کردند تا در روز خدا به خیابانها بیایند و بار دیگر چهره خود را نشان دهند اگر تا دیروز شعارجمهوری ایرانی می دادند امروز پا روی مقدسات ایرانیان گذاشته اند .

اما ما مردم ایران سهامداران این انقلاب، سند این انقلاب را در 22 بهمن 1357 به خون عزیزانمان امضا نموده ایم اجازه نمی دهیم روزی به ساحت مقدس ولی فقیه ، روزی مرجع تقلید و روزی دیگر به یوم خدا توهین کنند و آسایش را از مردم بگیرند می خواهیم بگو ییم ما ایرانیان در هر لباسی که باشیم ارادت خاص به خاندان عصمت و طهارت داریم و این انقلاب نیز تحفه ای بود که از دست سلاله پاکش خمینی کبیر (ره) به ایران هدیه شد و هم اکنون زیر پرچم آقا امام زمان (عج) و ولایت فقیه مقام معظم رهبری می باشد. امروز حکم جهاد می خواهیم مطمئن باشیددشمنان داخلی ازعراق بیشترنیستند مردم ایران 8 سال دفاع مقدس نمود اما مفتخر شد که پرچم هیهات من الذله سردار و سالار شهیدان را بر زمین نگذارد .

مردم ایران شاه معدوم را که از چکمه پوشان شرق و غرب بود فقط با تکیه بر کلمه الله و مشت گره کرده بیرون کرد ،مگر ما آن روز به غیر از الله چه داشتیم چون دست خدا و روح خدا با ما بود پیروز شدیم . هر چند خون دادیم تا پرچم سه رنگ ایران نقش شیر آن حذف شود و آرم الله جانشین شود . آن روز پدر و برادر تقدیم کردیم امروز جان خودمان پسران و شوهرانمان را پای پرچم انقلاب می ریزیم .

ما از سایه ننگ بار استکبار هراس نداریم هچمو ن شیری خشمگین منتظر حکم جهاد مقام معظم رهبری هستیم کفن پوش آماده قیام هستیم و ساختار شکنان بدانند که این انقلاب را ارزان و آسان به دست نیاورده ایم ، تا به این راحتی از دست بدهیم و همیشه دست خدا بالای دستها است . از آن فریب خوردگان می خواهیم که به آغوش ملت باز گردند که مردم ایران مشتاق است از راه مسالمت با این ساختار شکنان به میدان بیاید اگر چنین نکنند مردم جواب این بی حرمتی ها به اسلام ،رهبر و به یوم خدا عاشورای بزرگ را خواهد داددلاوری و رشادت و حریت ایرانیان بر جهان مسلم است و بار دیگر ثابت خواهیم کرد .



::: چهارشنبه 88/10/23 ::: ساعت 2:15 عصر :::   توسط معصومه تورجی 
نظرات شما: نظر
 بعد از پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلّم با دین سه جور برخورد شد.

اولین برخورد و نگاه به دین ، یک نگاه مصلحت جویانه بود ، که در زمان خلفای اول و دوم و سوم شکل گرفت. عده ای از خواص در آن زمان در لباس دین ، راه باطل را در پیش گرفتند و حق را از امیر المؤمنین به زور گرفتند و عده ای دیگر از خواص ، بنا را بر مصلحت گذاشتند و ترجیح دادند در مقابل این توطئه و فتنه سکوت کنند. بخاطر سکوت این خواص ، امام علی علیه السلام تنها ماند. شاید اگر خواص آن زمان در مقابل آن امر اعلام موضع میکردند و پشت امام علی علیه السلام را خالی نمیکردند حکومت به دست نا اهلان نمی افتاد.

بعد از هزار و چهارصد سال امروز می بینیم که عده ای از خواص عصر ما که زمانی یار امام و انقلاب بودند راه خود را کج کرده اند و به بیراهه میروند. و عده ای دیگر از خواص بجای اینکه در مقابل این قانون شکنی اهل باطل موضع گیری کنند و اعمال توطئه گرانه ی آنها را محکوم کنند ، بنا را بر مصلحت گذاشته و سکوت اختیار کرده اند. چه بسا سکوت این خواص ، آب به آسیاب دشمن ریختن باشد بدون اینکه خودشان متوجه این امر باشند. الان سکوت به بهانه ی مصلحت هیچ معنایی ندارد. اگر خواص جامعه که مردم قبولشان دارند و حرفشان در میان مردم سند است در مقابل این فتنه ها اعلام موضع نکنند و آن را محکوم نکنند اتفاقی خواهد افتاد که فقط دشمن شاد میشود.

دومین برخورد و نگاه به دین ، یک نگاه سودجویانه است. نگاهی که دنیا طلبی و سودجویی ملاک و معیار خواص میشود. برخی خواص به سمتی میروند که پست و مقام و منصبشان را حفظ کنند حال در هر سمت که باشد چه حق و چه باطل. در مقابل فتنه ها سکوت می کنند که مبادا محبوبیت خود را در مقابل عده ای قلیل فتنه گر از دست دهند. در واقع هر دو طرف را دارند که اگر فتنه تحقّق پیدا کرد ضرری به آنها نرسد.

مقام معظم رهبری در سخنان خود در پنجم دی ماه سال 1374 در این باره چنین فرمودند: « وقتی معیارها از دست رفت ، وقتی ارزشها ضعیف شد ، وقتی ظواهر پوک شد ، وقتی دنیا طلبی و مال دوستی بر انسان هایی حاکم شد که عمری را با عظمت گذرانده و سال هایی را بی اعتنا به زخارف دنیا سپری کرده بودند و توانسته بودند آن پرچم عظیم را بلند کنند ، آن وقت در عالم فرهنگ و معارف هم چنین کسی سر رشته دار امور معارف الهی و اسلامی می شود ؛ کسی که تازه مسلمان است و هر چه خودش بفهمد می گوید ؛ نه آنچه که اسلام گفته است ؛ آن وقت بعضی می خواهند حرف او را بر حرف مسلمانان سابقه دار مقدّم کنند!

این مربوط به خواص است. آن وقت عوام هم که دنباله رو خواصند ، وقتی خواص به سمتی رفتند ، دنبال آنها حرکت می کنند. بزرگترین گناه انسانهای ممتاز و برجسته ، اگر انحرافی از آنها سر بزند این است که انحرافشان موجب انحراف بسیاری از مردم می شود. وقتی دیدند سدها شکست ، وقتی دیدند کارها بر خلاف آنچه که زبانها می گویند جریان دارد و برخلاف آنچه که از پیامبر نقل می شود رفتار میگردد انها هم آن طرف حرکت می کنند... »

آری ... قیام امام حسین علیه السلام بخاطر لغزیدن پای خواص اتفاق افتاد. بیشتر کسانی که به امام حسین نامه نوشته بودند و ایشان را به کوفه دعوت کرده بودند، از خواص بودند. ولی چه شد که همین ها یا در مقابل امام حسین علیه السلام ایستادند یا اینکه سکوت اختیار کردند و دم بر نیاوردند و امام زمان خود را تنها گذاشتند؟! مگر آنها مسلمان نبودند؟! مگر نماز نمیخواندند؟! مسجد نمیرفتند؟ روزه نمیگرفتند؟! پس چه شد؟! چه شد که امام حسین علیه السلام را تنها گذاشتند؟! سکوت آنها چه معنایی داشت؟! آیا بخاطر مصلحت سکوت اختیار کردند تا سبط پیامبر اینگونه مظلومانه به شهادت برسد؟!

اگر نگاه ما به دین یک نگاه مصلحت گرایانه و یا حتی سودجویانه باشد ، سرنوشتمان می شود سرنوشت خلافت. همین خواص بودند که امیر المؤمنین علیه السلام را خانه نشین کردند. اگر آن زمان عده ای از خواص بنا را بر مصلحت گذاشتند، چشمهایشان را باز میکردند و تقوا پیشه میکردند و از حق دفاع میکردند ، امام علی علیه السلام هیچ وقت خانه نشین نمیشد.

همین خواص بودند که امام حسین علیه السلام را به قتلگاه فرستادند و در نهایت او را تنها گذاشتند و مقابلش ایستادند. آیا امام حسین علیه السلام نمیتوانست برگردد و بگوید الان به مصلحت نیست که از حق دفاع کنیم ، چون همگی کشته می شویم و فایده ای ندارد؟! آیا خواص از امام زمان خود بهتر تشخیص میدادند؟

 امروز نیز آنها که پشت ولی فقیه را خالی کرده اند و در سوراخ های خود خزیده اند و در مقابل این هتک حرمت ها سکوت اختیار کرده اند بدانند که در این فتنه شریک هستند. امروز سکوت به بهانه ی مصلحت فقط و فقط خیانت به اسلام و قرآن و اهل بیت علیهم السلام است و بس.

برخورد و نگاه سوم به دین ، نگاه ارادتمندانه است. نگاهی که از سر وظیفه است. ما باید گوش به فرمان ولی فقیه خود باشیم.

وقتی امام خمینی رحمة الله علیه می فرماید : « پشتیبان ولایت فقیه باشید تا به این مملکت آسیبی نرسد. » منظورش همین نگاه ارادتمندانه است.

این نگاه به این معنا نیست که چشم و گوش بسته باشیم. بلکه باید تقوای الهی را پیشه کنیم و جانب حق را بگیریم. سعی کنیم بین عوام نباشیم و دنباله رو خواصی باشیم که اهل حق هستند. برای شناخت اهل حق باید بصیرت داشت. باید اهل بصیرت بود.

ببینیم آیا می توانیم پیرو کسانی باشیم که تیشه به ریشه ی اسلام می زنند و دل دشمن را شاد میکنند. آیا مردان زن نما می توانند الگوی ما باشند؟ آیا آنهایی که در تاسوعا و عاشورای حسینی حرمت شکنی می کنند می توانند الگوی ما باشند؟ آیا کسانی که با سوت و کف و هلهله حرمت روز عاشورا را میشکند میتواند جانب حق داشته باشد؟! آیا سنگباران کردن نمازگزاران روز عاشورا در راه دفاع از اسلام است؟!

شاید بگویید این افرادی که دست به چنین اعمالی می زنند مشتی اراذل و اوباش هستند و هیچ ارتباطی به برخی خواص ندارد. ولی قدری تأمل کنید و خوب فکر کنید ببینید چه کسانی باعث بوجود آمدن این شرایط شدند؟! چه کسانی زمینه را برای این حرمت شکنی ها فراهم کردند؟! چه کسانی آب به آسیاب دشمن ریختند؟! اگر این خواص با این حرمت شکنی ها همراه نیستند چرا آن را محکوم نمیکنند؟! چرا سکوت کرده اند ؟!

حرمت شکنی علنی روز عاشورا را به همه ی انسانهای آزاده ی جهان تسلیت میگویم . امروز هر کس سکوت کند و به این اقدام بی شرمانه اعتراض نکند فقط به اسلام خیانت کرده است.



::: دوشنبه 88/10/7 ::: ساعت 6:54 عصر :::   توسط بصیرت 
نظرات شما: نظر
 خبرگزاری فارس: جانشین نماینده ولی فقیه در سپاه پاسداران، برخی خواص را فراهم کننده بسترهای لازم برای حرمت‌شکنی‌های اخیر به خصوص روز عاشورای حسینی دانست.

حجت‌الاسلام مجتبی ذوالنور جانشین نماینده ولی فقیه در سپاه پاسداران در گفتگو با خبرنگار سیاسی خبرگزاری فارس، درخصوص برخی حرمت‌شکنی‌ها و اغتشاشات که امروز همزمان با عاشورای حسینی در برخی نقاط تهران صورت گرفت، اظهار داشت: عده‌ای از این افراد به هیچ چیز معتقد نبوده و از نظام، انقلاب و حتی امام حسین (ع) عقده دارند و از سالیان قبل نیز به مناسبت‌های مختلف با زیر سوال بردن این عزاداری‌ها، حتی گریه کردن برای امام حسین(ع) را مسخره می‌کردند.
ذوالنور با اشاره به برخی افراد مانند عبدالکریم سروش آنها را ایدئولوگ و لیدر اعتقادی این افراد دانست و افزود: کسانی مانند سروش با نوشتن مقالات مختلف، ضمن زیر سوال بردن مبانی و اعتقادات اسلامی، حتی فرهنگ شهید و شهادت را خشونت‌آفرین ذکر کرده و می‌گفت عاشورا نتیجه خشونتی است که پیامبر اسلام در جنگ بدر انجام داد.
وی ادامه داد: برخی افراد که از نظام و اسلام عقده دارند نیز با چنین صحبت‌هایی یک پوشش اعتقادی برای کارهای خود پیدا می‌کنند.
*
بستر حرمت شکنی‌ها توسط برخی خواص فراهم شده است
جانشین نماینده ولی فقیه در سپاه اظهار داشت: در سال‌های گذشته این افراد پوشش و چتری نداشتند که در زیر آن قرار بگیرند اما با روش‌های مختلف مانند تمسخر عزاداران، ضمن زیر سوال بردن مبانی اعتقادی، دست به رفتاری هنجارشکن و غیرمتعارف می‌زدند اما امسال این حرکات یک تفاوت عمده پیدا کرده است.
ذوالنور خاطرنشان کرد: آنها تحت پوشش انتخابات و با استفاده از بسترهایی که برخی خواص برای آنها فراهم کردند، تشکل یافته و جان تازه‌ای گرفتند و شاهد بودیم که گروه‌های مختلف یک نخ تسبیحی برای انسجام پیدا کردند که این نخ همان سران آشوب و فتنه هستند.
وی افزود: در حوادث اخیر از لیبرال‌های ملایم گرفته تا نهضت آزادی و جبهه ملی و غرب‌گراهای نرم تا نیروهای چپ تند و افراطی کمونیستی و حتی منافقین و سلطنت‌طلب‌ها دور هم جمع شدند و به اقدام علیه انقلاب اسلامی پرداختند.
جانشین نماینده ولی فقیه در سپاه ادامه داد: در گذشته اقدامات آن‌ها تحت عنوان دموکراسی و یا انتخابات نبود و مردم نیز نسبت به برخورد آنها متفق‌القول بودند و نظام نیز عزم جدی برای آنان داشت اما این اقدامات اخیر در پوشش انتخابات و عقده گشایی‌های پس از انتخابات صورت می‌گیرد.
*
سران فتنه شفاف شدن موضعشان را مرگ سیاسی خود می‌دانند
ذوالنور با بیان اینکه برخی از سران فتنه از جمله موسوی ، کروبی و خاتمی در این جریانات پوشش و چتری برای حمایت از این افراد شده‌اند، گفت: هیچ کدام از این افراد هیچ تکذیبه و اعلام برائتی از آنها نشان نمی‌دهند و در واقع با سکوت خود، حضور یا عدم حضور و انتشار بیانیه‌های مختلف موجب تداوم این حرکات شده‌اند و اعلام می‌کنند که این حرکت زنده است و پس از انتخابات پایان نیافته و البته معاندین نظام نیز از این بستر استفاده کرده و به عقده گشایی خود علیه انقلاب می‌پردازند.
وی خاطرنشان کرد: اگر این سران آشوب از این افراد اعلام برائت کنند، نظام تکلیف خود را برای مقابله به آنها می‌داند اما این سران می‌دانند که اعلام موضع شفافشان مرگ سیاسی آنها خواهد بود و مخالفین نظام نیز در این صورت هیچ پشتوانه‌ای نخواهند داشت.
جانشین نماینده ولی فقیه در سپاه با بیان اینکه امروز هم سران فتنه و هم آشوبگران یک نقاب واحد بر چهره دارند، اظهار داشت: اما باید بدانیم که این حوادث تداوم نخواهد داشت و مردم بخوبی آنها را می‌شناسند.
ذوالنور با اشاره به سرمایه‌گذاری وسیع دولت آمریکا برای حمایت از اغتشاشگران در ایران گفت: این‌ها برای آنکه نظر دولت آمریکا را به خود جلب کنند مجبور هستند که چنین برنامه‌هایی داشته باشند تا به دنیا بگویند که در هر زمان علیه نظام اسلامی دست به آشوب می‌زنند.
وی تصریح کرد: آنها با این کار مانند آتش زدن اماکن و تهیه فیلم از آن، اقدام به فراهم کردن خوراک برای رسانه‌های خارجی می‌کنند تا نظر مساعد آنها را جلب کنند.
*
موسوی در کنار کسی است که خود معزول امام(ره) بود
جانشین نماینده ولی فقیه در سپاه در ادامه با اشاره به برخی اتفاقات در مراسم تشییع آیت‌الله منتظری گفت: نقطه برجسته هواداران آقای موسوی برای مطرح کردن ایشان در انتخابات، هزینه کردن از امام راحل بود و آنها همواره موسوی را نخست وزیر امام و یکی از وفاداران خط امام معرفی می‌کردند و در واقع تمام هزینه جا انداختن ایشان در انتخابات از کیسه امام(ره) بود.
ذوالنور ادامه داد: از طرف دیگر بر هیچکس پوشیده نیست که منتظری معزول امام(ره) و کسی بود که خون به دل بنیانگذار انقلاب اسلامی کرد و حتی وقتی فرزند شهیدش می‌گفت که خانه پدر من جای امنی برای منافقین است، منتظری او را روانی معرفی کرد و حتی تا آخرین روز حیاتش نیز دست از عقده‌گشایی از امام(ره) و آرمان‌های امام برنداشت.
وی با رئوفانه و حکیمانه خواندن پیام رهبر معظم انقلاب برای درگذشت آیت‌الله منتظری، اظهار داشت: هواداران وی اگر عقل داشتند می‌توانستند گذشته سیاه او را پاک کنند اما این کار را نکردند.
جانشین نماینده ولی فقیه در سپاه با بیان اینکه برخی افراد در مراسم تشییع منتظری شعار «منتظری کجایی موسوی تنها مانده» سردادند، خاطرنشان کرد: حال باید از آقای موسوی پرسیده که چطور می‌توان او را که مدعی وفاداری به امام(ره) است به کسی وصل کرد که درست در نقطه مقابل امام(ره) قرار داشت.
*
آشوبگران باید بدانند که صبر مردم و نظام اندازه‌ای دارد
ذوالنور ادامه داد: در واقع این افراد از هر امکانی برای رسیدن به هدف خود استفاده می‌کنند و وقتی مبانی، اعتقادات و اقدامات آنها را می‌بینیم، متوجه می‌شویم که هیچ سنخیتی با امام(ره) و آرمان‌های امام(ره) ندارند.
وی در پایان تاکید کرد: ملت ایران برای تحمل آنها سعه صدر نشان داده است اما آنها باید بدانند که صبر نظام و مردم اندازه‌ای دارد و اگر به مسیر خود ادامه دهند، خواست عمومی ملت ایران برخورد نظام با آنهاست بنابراین بهتر آن است که خودشان قبل از وقوع این امر به آغوش ملت بازگردند چرا که تاریخ نشان داده کسانی که در مقابل مردم و نظام اسلامی می‌ایستند، عاقبتی جز

نابودی ندارند.

منبع : حفا نیوز



::: دوشنبه 88/10/7 ::: ساعت 12:16 صبح :::   توسط بصیرت 
نظرات شما: نظر

اعلام انزجار خبرنگار شجاع ایرانی از بوش با پرتاب لنگه کفش به سوی او :



::: سه شنبه 87/9/26 ::: ساعت 6:44 صبح :::   توسط بصیرت 
نظرات شما: نظر
 یکی از دست آوردهای مهم انقلاب اسلامی ایران ، افشای چهره واقعی استکبار جهانی و بر انداختن ماسک دروغین بشر دوستی و دموکراسی خواهی آنها و به تعبیری تقویت دشمن شناسی مسلمانان جهان و ایران اسلامی است.

ایالات متحده آمریکا بعد از فروپاشی بلوک شرق که خود را یکه تاز میدان سیاست جهانی می دید بیشترین آسیب را از انقلاب اسلامی خورد، لذا طبیعی بود که دشمنی خود را عمیق نماید.

ماهیت دشمن نیز دشمنی است ؛ و به خطر انداختن منافع حیاتی آنها ، توطئه ها و دشمنی های خود را بیشتر نموده و تا زمانیکه ما از اصول و ارزش های خود دست بر نداریم ، دشمنی ها ادامه خواهد داشت. دشمن تنها زمانی از ما دست بر خواهد داشت و از ما خوشحال می شود که در کشور اتفاقات ناگوار رخ دهد و به تعبیر امام خمینی ( ره ) روزی که دشمن از ما خوشحال شود را باید عزا گرفت.

بر اساس رهنمود های مقام معظم رهبری وقوع هر یک از موارد زیر جزء اهداف آمریکا و جبهه ی سلطه طلبان بوده و موجبات خوشحالی دشمن و بحران برای ما را فراهم می کند. مواردی که در زیر به آن اشاره شده برگرفته از سخنان مقام معظم رهبری است که به روشنی اهداف پنهانی سلطه طلبان را نمایان می سازد:

1 ـ تخریب باور ها:

ببینید عزیزان من همه انسانها در هر مرحله ای که مشغول فعالیتی هستند ، این حرکت جسمانی و حرکت ذهنی و این همت آنها ناشی از باورهایی است. آن سربازی که در میدان جنگ مشغول جنگیدن با دشمن است، باورها و اعتقاداتی او را به این کار وادار می کند ، اگر این اعتقادات را از او بگیرند، او که تا حالا مثل گلوله سوزانی به سینه دشمن می نشست ، به یک موجود سرد تبدیل می شود و به گوشه و کناری می افتد.

باورهای اسلامی ، اعتقاد به پاداش الهی ، اعتقاد به حقانیت ملت ایران در مقابل دشمنان متجاوز و در مقابل آمریکا ، باورهایی بود که این ملت را به حرکت وا داشت. هدف دشمن این است که این باورها را از مردم بگیرد، هر چند کار آسانی هم نیست.

2 ـ ریزش نیروی های انقلاب

دل انسان غمگین می شود و می شکند، بخاطر اینکه چرا کسانی که نان انقلاب را خوردند، نان اسلام را خورده اند، نان امام را خوردند، دم از امام زمان زدند، دم از ائمه معصومین زدند، حالا طوری مشی کنند که اسرائیل ، آمریکا و سیا و هر کسی که در هر گوشه دنیا با اسلام دشمن است برایشان کف بزنند!

این انسان را غصه دار می کند ولی به شما عرض بکنم ، بشارت های الهی اینقدر زیاد است که هر غمی را از دل پاک می کند.(1)

3 ـ اختلاف بین مسؤولان

این اتحاد و وحدتی که بنده و هم مسؤولان این همه روی آن تأکید می کنیم ، این اتحاد و اتفاق نظر در مسائل گوناگون سیاسی نیست، ممکن است در زمینه های اقتصادی و سیاسی بین مسؤولان اختلاف نظر باشد، اما در مورد لزوم مقاومت و ایستادگی ملت ایران در مقابل زورگویی و قلدری دشمن اتفاق نظر است.

همه بایستی بر این موضع اتفاق نظر داشته باشند که دارند، باید این اتفاق نظر و وحدت نظر را صریحا بگویند. هر چند که این اتحاد را به هم بزند و نشان دهنده اختلاف باشد دشمن را تشویق خواهد کرد. (2)

4 ـ بدبینی مردم نسبت به یکدیگر

فتنه انگیختی و بد دل کردن مردم نسبت به یکدیگر، یکی از موارد برنامه ای است که دشمنان نسبت به این ملت در نظر دارند. همین رادیوهای بیگانه ، همین مراکز خبری شاید بشود گفت نصف حرف هایشان طراحی شده است برای اینکه بتوانند دل های گروهی از مردم را نسبت به گروه دیگری بدبین و مکدّر کنند. اصلا می نشینند طراحی می کنند که اینطور بگوییم که این اثر را بکند. (3)

5 ـ گسترش نا امنی اجتماعی

از همه اینها بالاتر نا امنی اجتماعی است که در حقیقت نا امنی ملّی ، بیشتر متوجه این نمونه است.

محیط های کار را نا امن کنند ، محیط های علمی را نا امن کنند ، محیط های دانشجویی را نا امن کنند، اینکه هم قبلا اشاره کردم که یک مقام امریکایی یک ماه قبل از این خبر داد که در ایران نا امنی وجود خواهد داشت، این نا امنی است. اینها برنامه هایی دارند، باید همه آحاد مردم هوشیار باشند، همه ی کسانی که بیشتر آماج توطئه های اینها هستند هوشیار باشند.

6 ـ تنبلی و عدم تلاش جوانان

چرا پیشرفت علمی یک ملت و یک کشور از نظر یک جماعتی در دنیا تهدید آمیز است؟! چرا ؟!

چون انحصار طلبند؛ چون سلطه طلبند؛ چون ایران را طعمه فرض کرده اند. خواستند این کشور را با ذخائر و با موقعیت های جغرافیایی ممتاز و برجسته اش یک جا ببلعند.

بیداری ملت ایران، بیداری جوان ایرانی و استعداد و درخشندگی پیشرفت علمی جوان ایرانی ، نمیگذارد. لذا پیشرفت فنّاوری شما، انرژی هسته ای شما و پیشرفت های علمی دیگر شما ، آنها را عصبانی میکند. (4)

7 ـ غفلت و وابستگی مردم

در این مملکت آنچه برای امریکا ، برای استکبار و برای جهانخواران قابل قبول نیست، استقلال این مملکت و استقلال و بیداری این مردم است. آن دست ردی است که این مردم بر سینه دشمنان این کشور و جهان خواران زده اند، این را نمی خواهند.

با اسلام هم که دشمنند ، چون اسلام این بیداری را به مردم داده است.

آن کسانی که که گوش خوابانده اند که شاید مردم از اسلام و جمهوری اسلامی برگردند، بدانند که سرنوشت آنها سرنوشت همان کسانی است که اول انقلاب خیال می کردند انقلاب تا سه ماه دیگر، تا شش ماه دیگر ، تا یک سال دیگر از بین خواهد رفت یا خیال می کردند اول جنگ می توانند در ظرف یک هفته ایران را فتح کنند.

آن کسانی هم که امروز خیال می کنند و به انتظار آن نشسته اند که این مردم از دینشان ، از قرآنشان ، از اسلامشان ، از روحانیتشان ، و از امامشان روی برگردانند، تو دهنی خواهند خورد. (5)

8 ـ عدم دنبال نمودن کار ، تولید و نوآوری

آنها نمی خواهند دانشگاه ما ، حوزه ی علمیه ما ، آزمایشگاه ما و محیط تولید ما ، پر رونق باشد.

بعضیها می گویند آقا! چرا دشمنی آمریکا را تحریک می کنید؟

خب اگر بخواهیم دشمنی آمریکا را تحریک نکنیم ، باید بگیریم بخوابیم، از کار و تلاش دست برداریم و افتخارات خودمان را فراموش کنیم! آن وقت آمریکا از ما ممنون خواهد شد؛ امریکا این است.

آیا ملت ایران به این راضی است؟! نه، آنها به خاطر بیداری ملت ایران با ما دشمنند. شما نگاه کنید، ببینید هر جایی که بیداری از آنجا می تراورد و هشیاری و انگیزه و آمادگی جوانان ملت از آنجا بیشتر بروز و درخشش پیدا می کند، با آنجا بیشتر دشمنند. (6)

9 ـ گسترش عیش و عشرت

آنها دلشان می خواهد اختلاط دختر و پسر و آمیزش های شهوانی و غفلت و عشرت اینها، بر زندگی مردم غلبه پیدا کند ، آنها این را می خواهند.

شما عکس این را عمل کردید. علت عصبانیت آمریکا و صهیونیست ها و این همه تبلیغات این است.

امروز برای جهانگیر شدن فرهنگ غربی خرج هایی می شود و با دروغ ، تبلیغات ، فیلم و روش های گوناگون ، چیزهایی را که حقیقت نیست با بزرگ نمایی و ظاهر سازی به عنوان حقیقت منعکس می کنند تا افکار را جذب کنند. ما باید توجه کنیم که تأثیر پذیری از این القائات نداشته باشیم. (7)

بر اساس رهنمودهای مقام معظم رهبری باید گفت که خوشحالی دشمن نوعی تشویق به سمت هدف های اوست ، تشویقی که به دنبال شکل گیری برخی خواسته های دشمن در داخل صورت می گیرد و همواره مورد مذمّت رهبران جامعه اسلامی بوده است.

به همین خاطر است که شهید بهشتی ( ره ) فرمودند: « به آمریکا بگویید از دست ما عصبانی باش و از عصبانیت بمیر . »

در واقعا نوع واکنش مثبت و منفی دشمن به جمهوری اسلامی محک خوبی جهت سنجش میزان استواری بر سر اصول انقلاب اسلامی است.

پی نوشت:

(1) سخنان مقام معظم رهبری ـ 87/1/27

(2) دیدار با مسؤولان و کارگزاران نظام 80/12/27

(3) سخنرانی مقام معظم رهبری 79/1/17

(4) سخنرانی مقام معظم رهبری در جمع خانواده شهدای فارس 87/2/13

(5) کوثر ولایت ، خرداد 79 ، سخنرانی 78/3/16

(6) سخنرانی مقام معظم رهبری در جمع خانواده شهدای فارس 87/2/13

(7) کوثر ولایت ، سخنرانی مقام معظم رهبری در 78/11/16 ، ص 45



::: جمعه 87/9/8 ::: ساعت 8:26 عصر :::   توسط بصیرت 
نظرات شما: نظر
<      1   2